سلام دوست عزیز
صحبت های شما حاکی از این بود که مادر شوهر شما فقط فردی هستند که اخلاق خوبی ندارند و این که در نهایت به شما حسادت می کنند و می ترسین زندگیتون رو به هم بزنه. این ها کمی برای من مبهم هست چون ارتباطش واضح نیست با هم. اگر همسر شما بخواهد با مادرش ارتباط داشته باشد یا نه که تصمیم ایشون هست و شما میتونین در نهایت نتیجه مثبت یا منفی این کار رو براش توضیح بدین و تصمیم نهایی با ایشون است. علت اینکه به شما حسادت می کنه و از شما و همسرتون که پسرش هست خوشش نمیاد هم مشخص نیست. آیا رفتار ها و صحبت هایی بوده که گواه این مطلب هست و این رو علنا بیان کردن یا این برداشت شما است؟ ترس شما برای بهم خوردن از آرامشتون هم آیا دلیل محکمی داره؟ یعنی آیا ایشون قبلا کاری کردن که آرامش ما به هم بریزه؟ اگر دلایل منطقی و شواهدی دارین به جای ترس می تونین فقط صرفا هوشیارو آگاه و گوش به زنگ باشین و این با ترس خیلی تفاوت داره. ترس مخل آسایش و آرامش میشه و اجازه نمیده که درست بتونین فکر کنین و موقعیت ها رو بسنجین و ممکنه باعث یک واکنش سریع فکر نکرده و هیجانی بشه. شما آگاه باشین که فردی هست که میتونه کاری کنه که شما بهم بریزین پس با این آگاهی قبلی در موارد حضور ایشون میتونین شرایط رو کنترل کنین.
پایدار باشید.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید