سلام دوست گرامی
شما دچار ناراحتی و نگرانی مفرط شدیدکه خیلی سخت و طاقت فرساست
از شما سوالی دارم (فکر کنیدببینید وقتی هر دفعه همسرتون دیر می کنه یا تلفن جواب نمی ده چند بار حدس شما درست بوده و چند بار حدس و نگرانی شما بی مورد بوده؟
احتمالا پاسخ میدید همیشه نگرانی شما بی مورد بوده و همسرتون سلامت بازگشته حال این سوال مطرح میشه چطور این همه بازگشت رو نمی بینید و به موردی که پیش نیامده چسبیدید؟
و از شما می خوام در هر نگرانی همین طور با خودتون گفتگو کنید :(تو فقط یک فکر هستی و هیچ اعتباری نداری چون تا کنون موارد زیادی من رو دچار اضطراب هایی کردی که بیهوده بوده و همسرم باز خواهد گشت
سوال بعدی من برای شما این هست که چقدر این فکرها از خوشی های شما رو و از ارامش شما دوزدیده؟
آیا تا کنون این افکار به شما کمکی کرده ؟
ویا افکار نا کارامدی هستند که فقط ارامش رو از شما می ربایند؟
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید