2794

 سلام. شش ساله که ازدواج کردم

تو این شش سال هر کاری که تونستم واسه شوهرم. خانوادش رابطه و زندگیمون انجام دادم ولی همسرم اصلا منو نمیبینه

به خاطرش کلی تغییر کردم..

خیلی کارایی که دوست داشتم رو انجام ندادم. خیلی هاشون رو فراموش کردم ولی اون بازم گیرهای بیخود بهم میده

دوران مجردیم یه دختر شاد و سرزنده بودم که هر جایی میرفتم همه از کارهارو رفتار من بخنده میافتن اما الان..هرجایی میرم جز اینکه سیاه شدی. پای چشمات گود شده بداخلاق شدی. عصبی شدی یا خیلی چیزای دیگه میشنوم.

حرفشونم درسته. من دو تا بچه دارم. دختر گاهی انقدر اذیتشون میکنم که حالم از خودم بهم میخوره. منی که روزی تمام بچه های فامیل دوست داشتن پیشم باشن. الان بچه های خودم ازم بدشون میاد و از بدخلقی هام گلایه میکنن.

من با شوهرم مشکل زیاد دارم

ولی فقط میتونم صبوری کنم. صبوری که چه عرض کنم جلو اون چیزی نمیگم ولی بعد سربچه هام خالی میکنم بعدم که میشینم گریه میکنم که من چه مادریم که اینجوری با دو تا بچه رفتار میکنم.

شوهرم اصلا حرف گوش نمیده. یعنی وقتی باهاش حرف میزنم فقط یک دم جوابه منو میده. مهلت نمیده منم نظرم یا عقیدمو بگم وقتی هم که با کلی خواهش ازش میخوام که حرف بزنم میگه تو این حرفو میزنی که منو خر کنی. اصلا به خودم و حرفام باور نداره. منم وقتی میبینم اینجوری رفتار میکنه اصلا حرف نمیزنم دیگه. حرف نمیزنم که دعوا کش پیدا نکنه. چون هر موقع باهاش حرف میزنم بیخود همه مسائل رو قاطی میکنه. به منم که اجازه اظهارنظر نمیده. واسه همین همش میگه تو بچه ای، مغروری لجبازی.

در صورتی که تو زندگی با اون اصلا غروری برام نمونده.

فقط میخوام راهکار بدید که چطور برخوردکنم؟

چطور عصبانیتم از این زندگی کوفتی که اون برام ساخته رو سر بچه هام خالی نکنم

یه سالی هست که حالم از زندگیم بهم میخوره..چون فقط من دارم نابود میشم.

حالم از خودمم بهم میخوره چون نمیدونم باید چیکار کنم.

کمکم کنین

ممنون

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۵ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده


سلام عزیزم،متاسفانه هیچ راه سریع یا دستورالعملی آنی برای اینکه تمامی مشکل شما به یکباره حل شود وجود ندارد که من بتوانم به شما ارائه دهم.  وقتی دو نفر با هم یک رابطه تشکیل می دهند به مرور زمان مسائلی بین آن ها پیش می آید که در اثر غفلت و یا عدم مهارت و انجام کارهای لازم برای رشد رابطه رخ میدهد. وقتی هم که  آن مسئله به وجود آمد باز با صرف زمان و این بار در اثر توجه و ایجاد مهارت و اقدام های لازم قابل بررسی و حل خواهد بود.

 پیشنهاد من به شما جدی گرفتن مسئله و مراجعه به یک زوج درمانگر است تا با دقت و به جزئیات درخواست ها و نظرات هر دوی شما بررسی و راههای رسیدن به آن در خواست پیشنهاد شود.

 همچنین مراجعه انفرادی شما به یک روان درمانگر برای کارکردن روی خشم شما بسیار می تواند به شما کمک کند،  یادتان باشد که ما هر کاری که در زندگی تصمیم میگیریم انجام دهیم نه برای یا رمان که به خاطر رابطه مان است اگر به خاطر یارمان  از کاری بگذریم یا کاری را تحت عنوان" به خاطر او" انجام دهیم، لاجرم محکوم به انباشت مقدار زیادی خشم و احساسات پیچیده دیگر خواهیم بود.

 منطقی ترین کار  یافتن راه حل به گونه‌ای است که بیشترین مقداراز خواسته ی هر دو نفر در آن اعمال شود.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha