نام ارسال کننده محرمانه می باشد
68 بازدید
1 تبادل تجربه
سلام خسته نباشید
توروخدا دقیقا جواب بدین
من ۲۲سالمه اولین بار تو سن ۱۵سالگی شب تو خواب نفسم گرفت که سریع رفتم حیاط تا اینکه بتونم نفس بکشم ولی ازترس مردن بیشتر فشارم افتاد رفتم دکتر گفت از استرسه که چندتا دارو داد بعد دیگه هروقت فوقش سالی یکبار این حالتا میومد سراغم ولی نه خیلی شدید سریع رفع میشد ولی امسال خیلی شدید شد بعد از مرگ دوست صمیمی ترس از مردن اومد سراغم همش یه جام درد میگرفت میگفتم مریضی بدیه باید برم دکتر میترسیدم مشکلم بزرگ باشه و من بمیرم حتی از خونه میترسیدم برم بیرون سریع دلشوره میگرفتم میگفتم نکنه تصادف کنم بمیرم ترس از مرگ دیوونم کرده از این طرفم خونه ما تو روستاست یه محیط کاملا دلباز خونه مونم بزرگه با پنجره بزرگ که قشنگ نور میاد وقتی خوابم میتونم بیرون و آسمون رو ببینم از پنجره ولی یه اتاقمون اینجوری نیست اونجا میخوابم نفس تنگی میاد سراغم بعد یکبار رفته بودیم شهرخونه عمم که اونجایی که خواب بودیم پنجره نبود تو همین تابستون یهو گرمم شد احساس کردم یه چیزی تو گلوم گیر کرده که هرچی آب میخورم اصلا پایین نمیره انگار راه گلوم مسدود شده سفت شده رفتم دکتر دوباره باز گفتن از استرسه بهم پرانوول ۲۰ دادن
الان بعضی وقتا باز اون علائمو دارم هیچ جا خونه کسی نمیتونم برم میترسم نفسم تو خواب بگیره نتونم نفس بکشم حتی روزا هم الان میاد سراغم زندگیم آشفته شده وقتی حتی فکر خونه عمم یا هرجایی جزخونه خودمون میاد سراغم اون نفس تنگی میاد حتی میترسم ازدواج کنم نمیدونم چه جوری تو خونه دیگه باید زندگی کنم قبلا اینجوری نبودم امسال اینقدر شدیدشده خسته شدم خیلی بده انگار بین مرگ و زندگی هستم
سلام.این حالات شما اختلال پانیک نام دارد که جز اختلالات اضطرابی هست.
خوشبختانه این اختلال پاسخ خوبی به دارو میدهد.
به روانپزشک مراجعه ودرمان نمایید کیفیت زندگیتان دگرگون خواهد شد.
خیلی ممنونم