2794

غرق شدن در گذشته

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 70 بازدید

با سلام. شش ساله ازدواج کردم. قبل از ازدواج با پسری دوست بودم حدود چهار سال. تو این مدت متاسفانه باهاش رابطه داشتم چون از اول قصدش ازدواج بود. حتی پدر و مادرش اومدن برای خواستگاری. ولی انگار خواستگاری سوری بود. چون مادر و پدرش میگفتن ما راضی نیستیم پسرمم هیچی نداره. دخترتون ندید پسرم بدبخت میشه دخترتون. پدر و مادر منم وقتی این حرفا شنیدن قطعا جواب منفی دادن. دوست پسرم میگفت نمیتونم خوشبختت کنم .شاید آزمایشمون بهم نخوره. ولی من همچنان عاشقش بودم. ولی واقعا از طرفیم ناامید بودم از رسیدن بهش چون شرایط ازدواجو نداشت. شرایط خانوادگی خوبی نداشتم. مجبور به ازدواج شدم. شوهرم مرد خوبیه.. ولی خاطرات گذشته و رابطه با دوست پسرم رو هر کار میکنم نمیتونم فراموش کنم. هنوزم دوستش دارم. از زندگیم اصلا لذت نمیبرم افسردگی شدید گرفتم کمکم کنید نمیدونم باید چیکار کنم. دلم برای شوهرم میسوزه من لیاقتشو ندارم. چیکار کنم تا دوست پسرم رو فراموش کنم؟

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۶ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام عزیزم،
احساس کنونی شما حاصل فشاری است که احتمالا یک یا چند فکر برای شما ایجاد کرده، مثلا این فکر که من گناه مرتکب شدم و حالا لایق این رابطه نیستم 
فکر بعدی که به شما فشار می آورد این است که فکر میکنید باید خاطرات شما و دوست پسرتان فراموش شود! چرا باید فراموش کنید هرقدر اصرار به این امر داشته باشید بیشتر این خاطرات برای شما مرور میشود
بپذیرید که شما یک رابطه داشته اید و این طور که خودتان مطرح کرده اید به قصد رابطه جدی بوده پس گناهی مرتکب نشده اید برای شناخت به صورت جدی با یک فرد در رابطه بوده اید بعد هم متوجه شده اید این فرد به دلایلی که ذکر کردید فرد مناسبی برای ازدواج نیستند پی منطقی بوده که آن رابطه را خاتمه دهید و رابطه مناسب دیگری را شروع کنید ، هر مسله ای بین شما بوده را رها کنید یعنی هر وقت یادتون اومد بی توجه باشید غرق نشید در افکار و خیال پردازی نکنید اجازه بدید فکر یا هر حسی که سراغتان آمد بیاید و برود شما فقط آن فکر را مشاهده کنید مثلا در پاسخ به خاطره بگویید ا فلان روز که رفتیم آنجا همین .... خودتونو برای این رابطه سرزنش نکنید ، هر چیزی که بوده مطمنا برای شما درسی به همراه داشته و شما اکنون آن درس و خرد را با خودتان به زندگی جدیدتان آورده اید پس به جای تمرکز روی به خاطر نیاوردن یا دوست نداشتن ایشون به لذتها و دیدن خوبیهای همسرتان و زیبایی های زندگیتان بپردازید ، حتما که نباید از کسی بدتون بیاد تا بهش فکر نکنید! شما باید بدونید که دوست داشتن برای زندگی مشترک و رابطه عاطفی کافی نیست 
پس بالغانه به این موضوع نگاه کنید، تمرین مناسب برای شما تقویت بخش بالغ درونتان خواهد بود، بدیهی است که مراجعه به یک روانشناس بسیار برای شما کمک کننده خواهد بود.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha