سلام خسته نباشید.
پسر من ۲۲ ماهه هست از نظر رشد و مهارتهای حرکتیش عالی و زودتر از زمان خودش بوده ولی در مساله گفتار تاخیر داره که توضیح و جزئیاتش رو خدمتتون عرض میکنم
پسر من بزرگترین مساله اش که من بعنوان والد شاهدش هستم اینه که هیچ احساس نیازی به گفتار نمیکنه.تا بحال کلماتی رو هدفمند گفته ولی بندرت و انقدر کم حرف میزنه که من فراموش میکنم چی رو بلده و چی رو بلد نیست ضمن ارثی بودن تاخیر گفتاری در خانواده من و پدرش (البته بچه های دیگه علاقه داشتن فقط بلد نبودن پسر من علاقه هم نداره) مثلا من رو مامان صدا نمیکنه میاد کنار من میایسته و میگه ماما. پدرش هم همینطور. از دور صدامون نمیکنه. بغ (بغل) بده بیا .هامینه (آب و شیر و پستونک) ایک ایک (صدای جوجو) میو (صدای پیشی) و ۵ ۶ تا کلمه محدود به اینصورت بیان میکنه ولی خوب انقدر کم مثلا در طول هفته شاید دوسه بار فقط حرف بزنه. و تمام خواسته هاش رو با پانتومیم نشون میده میخواد بره بیرون میکوبه به در یا کلید رو میاره میده بهم محل ندم لباس و روسریم رو میاره یا کیف بازم محل ندم لباس های خودشو میاره. اگه جایی باشیم کفشاش رو نصفه نیمه مبپوشه و بای بای میکنه یعنی به هر نحوی میخواد بگه من میرم بیرون. برای خوراکی هم همینطوره اگه دستش نرسه نزدیکش میره و با بهانه و نق زدن میفهمونه.
علاوه بر این پسر من دستورپذیری کمی داره. کاری رو که نخواد انجام نمیده اصلا براش مهم نیست که من بگم الو رو بده به مامان اگه بخواد میده نخواد هم نمیده
آموزش پذیریش خیلی کمه.زود حوصلش سر میره بازیها رو گاهی نصفه ول میکنه گاهی کامل انجام میده مخصوصا اگه دفعه اول و دومش نباشه کامل بلد باشه انجامش میده.مثلا از ۱۴ ماهگی هوش چین رو میزاشت غلط غلوط ولی الان چندتای اول رو درست میزاره (اونایی که خیلی میشناسه مثل خرگوش پیشی یا موز و انبه) بقیه رو غلط غولوط میزاره.
برای اینکه شعر خرگوش رو بخونم میره کتاب یا مهره ای رو که عکس خرگوش داره پیدا میکنه میزاره دستم اگه نتونست یه تیکه کاغذ(هر چی که باشه) میاره برام که خرگوش رو بخونم یا چندتا ترانه کودکانه دیگه رو هم همینطور مثلا چشم چشم دوابرو میاد میشینه روبروم با انگشت نشون میده یا الکم دولوم با حرکت دستاشو...
خوراکش خوبه ولی کمی به نظر خود من با طعمهای جدید مشکل داره اولین لقمه با طعم جدید رو تف میکنه ولی از دوم و سوم سعی میکنه آروم آروم بخوره. مایعات فقط شیر و شیر موز و آب و چای گاهی شربت که ترش نباشه آبمیوه دوست نداره و اصلا نمیخوره
آب رو با لیوان نی دار شیر رو با شیشه میخوره غذارو من بهش میدم با قاشق فقط بهم میریزه و سمت دهانش معمولا نمیبره.
شیر خشکی بود. وابستگی عجیییب و شدیددد به پتو و پستونک داره.پتوش رو که خیلی خیلی تو بدترین شرایط بمحض اینکه پتوشو بغل کنه آروم میشه. یا پیتونکش رو بدمسریع میدوعه پتوشو میگیره بغلش هر جا هم بره پتوش تو دستشه.
از نظر ما بعنوان مادر و پدرش پسر ما ارتباط چشمیش کامل و عالی بود نسبت به من و پدرش و خانواده نزدیکمون.ولی اخیرا تو مهد یا پارک متوجه شدم بچه های دیگه ارتباط چشمیشون با غریبه هایی مثل من خیلی عمیقتر هست. مثلا اگه توپتو دست من باشه یه بچه کوچیک اول تو چشمام نگاه میکنه بعد دستشو میاره سمت توپ ولی پسر من فقط توپ رو میبینه و اونو برمیداره. اگه کسی تو خیابون بخواد لمسش کنه نازش کنه ریع خودش رو مچاله میکنه و بدون نگاه کردنش میپیچه میره. کلا بغلی نیست نبود دوست نداره لمسش کنن حتی گاهی بسختی من پوشکش میکنم. با بچه ها ارتباطش خوبه بد نیست بازی گروهی رو بلد نیست و درنهایت فکر میککه اسباب بازیهاش رو برداشتن و سریع بازی رو بهم میزنه. ولی بدون اسباب بازی مثل بدو بدو و بپر بپر رو اوکیه.
عاشق آب بازی حمام نقاشی رنگ بازی کف بازی بازی با نخودلوبیا توپ بازی هست کارگاه مادروکودک نقاشی میره و البته ۷۰ درصد سرخود هست و خیلی به فعالیت کلاس کاری نداره ولی اگه رنگ بازی بازی حتما شرکت میکنه معلمش میگه جزو بچه های خلاقه با هر وسیله ای که خودش تو فازش باشه برای خودش بازی خلق میکنه.
نکات مثبت هم زیاد داره البته ولی بیشتر از نظر درکی هست و توضیحش سخته.من سعی کردم نکاتی که نگرانم میکنه رو مطرح کنم.
با تمام این اوصاف پسرم رو مرکز توانبخشی تقریبا معمولی بردم برای گفتاردرمانی ارزیابی شد گفتاردرمان به من گفتن پسرت باهوشه درکش خوبه ولی دستورپذیریش کمه و نشانه هایی از اختلال در یکپارچکی حسی در بچه میبینه البته مطمئن نیست و ازم خواست ارزیابی ذهنی ببرمش و با کاردرمان ذهنی مشورت کنم.
من حس میکنمگفتاردرمان مستاصل شد چون طی دو جلسه چندین بار به روش خودش پسرم رو امتحان کرد و متوجه شد بچه کامل درک میکنه و بلده و خیال من رو بابت (فقط تاخیر) راحت کرد و بهم اطمینان داد ولی چون گاهی به میلش نیست و انجام نمیده آموزش پذیری رو برای گفتاردرمان سخت کرده)
با این توضیحات میخوام نظر شما رو بپرسم من تصمیم قاطع دارم کاردرمانی ذهنی رو برای دستورپذیری و بالابردن تحمل پسرم استارت بزنم. آیا گفتار رو در کنارش جلو ببرم یا بزارم تا دوسالگی کمی روی مساله بازی درمانی یا ذهنی پسرم کار بشه؟من میخوام بهترین تصمیم رو بگیرم که نه زمان طلایی و مفید رو از دست بدم نه باعث بشم پسر اذیت بشه و از کلاسها زده بشه که حتی تو ذهنی هم فیدبک مناسبی نداشته باشه.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید