بیماری همسر و درگیری من

سلام وقت بخیر

سه ماهه روانپزشک جدید همسرم بهم گفت همسرت اسکیزوفرنی داره

من تا سال پیش عاشق همسرم بودم نمیدونستم اسکیزوفرنی داره یکسال بعد ازدواجم بهم گفته بودن افسردگی وسواس فکری داره که خوب میشه خانوادش دروغ گفتن و حالات افسردگی داشت با دارو کنترل شده بود متوجه بیماریش نشدم دو ساله دارو ها رو بدون مشورت با پزشک قطع کرد از سال پیش اذیت هاش شروع شد عصبی پرخاشگر شکاک توهمی خود برتربین.... علاقه ام را نسبت بهش از دست دادم 

دو تا بچه دارم اگر بخوام جدا بشم توانایی مالی ندارم اگر بخوام بمونم همسرم شوهر نیست هیچکدوم از نیازهای من رو برطرف نمی کنه خودم باید مرد خودم باشم تکیه گاه ندارم محبت نمی بینم تنهام مریض داری میکنم

شش ماهه توانایی و نیاز جنسی نداره

روانپزشک گفت جینسینک بخوره، آیا واقعا دارویی نیست که با داروهای اسکیزوفرنی تداخل نداشته باشه؟

آیا جبینسینگ خوبش میکنه ؟ آیا اصلا خوب میشه؟

دو ماه پیش از روانپزشکش پرسیدم حالش خوب میشه ؟ گفت باید زمان بگذره بعضی ها مثل آدم عادی میشن بعضی ها نه

همسرم حتی توانایی اینکه حقش رو بگیره نداره و قدرت درک پایینی داره یعنی یک مساله رو باید چند بار توضیح بدم خسته شدم اگر توانایی مالی داشتم حداقل جدا زندگی میکردم اما حالا چکار باید بکنم؟ بخاطرش خودم سر درد میگرنی گرفتم 

اگه خودم رو درگیر مسایلش نکنم سردردم کمتره

میشه تو یک خونه زندگی کنیم اما سرم رو گرم کارا و بچهام بکنم کاری بهش نداشته باشم انتظاری ازش نداشته باشم البته که برام سخته اما وقتی درگیر مسایلش میشم سردردم زیاد میشه

احتمالا یکشنبه میرم پیش پزشکش؟

چه سوال هایی ازش بپرسم؟

ممنون از راهنمایی هاتون