2794

 سلام. دختر ۱۴ ساله ای دارم که چیزی از نظر من و باباش براش کم نزاشتیم هر چی خواسته محیا کردیم خودشم اونجور نیست که بامون صمیمی باشه و البته انقد آروم و ساکته که فکر نمیکردیم چیزی بخواد از ما پنهان کنه خلاصه دیشب گوشیشو یک دفعه گرفتم دیدم که تو برنامه روبیکا گروه مختلط داره و باپسر همسایه مدتی دوست شده کلی حرفای مبتذل و کلی قربون صدقه هم که برام غیر قابل باور بود دخترمو همه تعریف میکردن که نسبت به هم سن و سالاش آروم و سنگینه و ما هم اعتماد کامل. اینارو که دیدم کنترلمو ازدست دادم داد و فریاد و گریه کردم بلند شدم زدمش که باباش جلومو گرفت گفتم آبرو نزاشتی برامون کلی هم عکس با پسره رد و بدل کرده از دیشب گوشیشو گرفتم تو اتاقشه دیگه نرفتم سراغش نمیدونم چیکار کنم حالم ازش بهم میخوره حرفاش با پسره انقد چندش آوره که نمیتونم الان ریختشو ببینم دارم دق میکنم از ناراحتی خواهشا راهنمایی کنید چیکار کنم اینم بگم پسره مرتب درخواست عکس و بیرون رفتن داره و خوندم که یه بارم بغلش کرده در حد چند دقیقه کجا و چطور نمیدونم یه بارم گفته که بیا با ماشین ببرمت دخترم قبول نکرده سن پسره هم حدودا ۱۶ یا ۱۷ دخترم دو تا دختر دایی داره باشون صمیمیه الان فهمیدم اونا هم اینکاره هستن و دوست پسر دارن تو رو خدا بگید چیکار کنم دارم دیوونه میشم؟

اطلاعات تکمیلی

سن ۳۶ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور کودک و نوجوان

سلام روز بخیر
خیلی طبیعی است که شما به خاطر اینکه اصلا تصور نمی‌کردید فرزندتان در این وادی ها باشد،شوکه شده باشید.

اما این موضوع به علت عدم آگاهی و شناخت دوره‌ی نوجوانی است ،خصوصا در دوره‌ای که الان نوجوانان قرار دارند همه این تجارب خیلی زودتر از دوره های قبل می‌افتد ،علتش هم این است که آنها امکانات زیادی در اختیار دارند.
و مطلبی که می‌خواهم خدمتتون بگم این هستش که نه تنها دختر شما و دختر دایی هایش،بلکه بیشتر نوجوانان تجربه‌ی آشنایی با جنس مخالف را دارند و این بخشی از هویت یابی و رشد آنهاست.
به همین دلیل باید پس از چند روز که به اوضاع مسلط شدید ،با دخترتان بنشینید و صحبت کنید .
اگر به هیچ عنوان نمی‌توانید ارتباط با جنس مخالف را برای دخترتان،البته نه تا به این  حد را بپذیرید این را به عنوان یک قانون در منزل عنوان بفرمائید که به طور مثال به هیچ عنوان تا ۱۸ سالگی نمی تواند  دوست پسر داشته باشد 
ولی اگر ارتباطش در چارچوب خاصی را پذیرا هستید ،آن چارچوب ها را بیان کنید و به هیچ عنوان از قوانین و قواعد که اعمال کرده‌آید کوتاه نیایید. 
دومین گام اینکه فاصله گرفتن شما از او و نبخشیدنتان اوضاع را بسیار بدتر می‌کند و بیشتر و بیشتر این خلع را سعی می‌کند با دیگران  پر کند،بنابراین پس از صحبت‌ها سعی نمایید او را ببخشید و بیش از پیش به او نزدیک شوید.
سومین گام اینکه اگر می‌خواهید او را کنترل و مدیریت نمایید ،هم خیلی دوستانه اینکار را انجام دهید به گونه ای که خودتان هم اکثر موضوعات را با او در میان بگذارید که احساس نکند فقط اوست که به شدت تحت نظر است .
باز اگر گوشی را به او بازگرداندید، قانون بگذارید که شب‌ها همه اعضا خانواده گوشی هایشان را روی میز بگذارند و با خود به تخت خواب نبرند ،که اینجوری شما قانون گذار منصفی باشید .
نکته‌ی پایانی اینکه در دوره‌ی نوجوانی وقتی موضوعی پیش می‌آید دیگر نمی‌توان مثل کودکی آن را حذف کرد ،بلکه فقط می‌شود در موردش مذاکره کرد و به یک نتیجه‌ی جمعی رسید. 
با فرزندتان حتما صحبت کنید و به او نزدیک شوید و او را بپذیرید،و حتما تا جایی که می‌توانید دیگر او را سرزنش ،تهدید و یا تنبیه بدنی نکنید چون به شدت و سرعت بیشتری از خانواده دور می‌شود.
با سپاس

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha