سلام دوست عزیز
اطلاعاتی که دادید خیلی مختصر هستش و من شرایط کامل ارتباط شمارو نمیدونم.ابتدا باید بدونید که راه آسونی در پیش ندارید و نباید انتظارات غیرواقع بینانه داشته باشید. خصوصا اگر ازدواج اول شماست و تا به حال احساس مادری رو تجربه نکردید. کودکان در اثر جدایی یا مرگ والدین دچار بحرانهای عاطفی و صدمات ناشی از این قضایا خواهند شد و نیازمند زمان هستند تا شرایط جدید رو بپذیرن. بنابراین هم برای اونها هم برای عضو جدیدی که قرار هستش وارد خانواده بشه شرایط خیلی راحت نیست به خصوص اگر رابطه ی فرزند با پدر یا مادر تنی خیلی نزدیک باشه و وابستگی بین اونها وجود داشته باشه که ممکنه منجر به خشم و رفتارهای خصمانه از جانب کودک هم بشه. قبل از جدی کردن موضوع لازم هستش حتما کودک در جریان این قضیه قرار بگیره و با هم ملاقات داشته باشید و حتی یه هدیه ی کوچک هم براش میتونید تهیه کنید البته در شرایط سنی مختلف کودک این موضوع متفاوت خواهد بود. به کودک اجازه بدید که احساسات خودش رو کاملا بیان کنه ولی اجازه ی بی احترامی کردن نداره. در مورد نامیدن شما اصرار نداشته باشید که حتما شمارو مامان صدا کنه و بهش بگید که قرار نیس جای مادرشو بگیرید و هر جور دوست داره و راحتتره میتونه شمارو صدا کنه. احترام گذاشتن به سلایق و علاقمندیهاش و همینطور بین اون و پدرش قرار نگرفتن بسیار کمک کننده هستش. موضوع خیلی مهمه و مطالب بسیاری در این مورد هست که من به چند مورد مهمش اشاره کردم.
شاد و پیروز باشید.
کسانی رو که همچین ازدواجی کردن پیدا کن و باهاشون مشورت کن، اگه صبر ایوب داری ازدواج کن
دوست عزیز من ازدواج کردم با همین شرایط ازدواج عاشقانه الانم همسرمو خیلی دوست دارم ولی خیلی پشیمونم، افسردگی گرفتم، این اشتباهو نکن، تا آخر عمرت مجرد بمونی بهتره