من دختر نجیب و درسخونی بودم که بعد از فارغ التحصیلم به صورت قراردادی کار می کردم ولی محل کارم یه شهر

من دختر نجیب و درسخونی بودم که بعد از فارغ التحصیلم به صورت قراردادی کار می کردم ولی محل کارم یه شهر دیگه دور از خانواده ام بود. بعد از 6 ماه کار کردن خیلی حس تنهایی بدی داشتم خلاصه یه سری خواستگار هم داشتم ولی خوب نبودن تا اینکه شوهرم توی همین برهه اومد خواستگاریم ، تقریبا سنتی بود، اولش از طرف خانواده ام مطرح شد و ما سه ماه با هم صحبت کردیم توی شهر محل کارم و خلاصه عقد کردیم، یکسال بعد هم عروسی. در تمام مدت عقدم و سه ماه اشناییمون من رفتار ناشایستی ازش ندیدم. بعد از عروسی و علی الخصوص بعد از بچه اوصاعمون از این رو به اون رو شد. من بارداری به شدت سختی داشتم و بچه ای بیمار و با هزار مشکل نصیبم شد طوری که داستانش مثنوی هفتاد من هست. توی دو ماه اول تولد بچم سوهرم بی توجه به روحیه داغون من انواع پرخاشگری ها و خورد کردن سخصیتم رو انجام داد، کار به جایی رسید من از اینکه بهم دست بزنه چندشم میشد. دیگه افتاد به پرو پام و تقریبا در ده ماهگی بچم خودش یه سری اشتباهات رفتاریش رو قبول کرد. ولی گاها مثل اینکه روش تو روی من باز شد باز پرخاش می کنه. من یکی از ملاکهای ازدواجم اروم بودن شوهرم بوده! و ایشون ظاهرا توی یکسال و سه ماه قبل از عروسی فیلم بازی کردن برام!! دوم خیلی چیزها رو در رابطه با همسرداری بلد نیست. بارها ازش خواستم مطالعه بکنه. یا خواسته هام و اینکه دوست دارم چه رفتاری باهام داشته باشه رو بهش گفتم ولی الان با وجود اینکه چهار سال هست عروسی کردیم باز کار خودش رو انجام میده و من در وجودم به شدت از ازدواجم پشیمونم. ضمنا با این شخصیتش ، حتی نمی تونه از پس گرفتن یه وام بر بیاد حتما من باید مداخله کنم و حس اینکه شوهرم بی عرضه هست بهم دست میده. یه وقتایی مخصوصا وقتی رابطه جن... می خواد خیلی هم مهربون میشه. چند تا نکنه: شوهرم سر کار میره و درامدش هم بد نیست. منم زن قانعی هستم. شوهرم یه چیزی رو هم ازم پنهان کرده و اون اینه که توی خانواده پدریش هر روز دعوا داشتن پدر و مادر شوهرم. برعکس خانه پدری من. من حس افسردگی بهم دست میده از این زندگی. طاهرا ایشون به من علاقه داره ولی من هر روز دلسردترم از ایشون. دوست ندارم پسرم مادر بی روحی رو داشته باشه . خواهشا بگید باید چکار کنم. چند سال تلاش کردم نتونستم همسرم رو ببرم پیش روانشناس... قبول نمی کنه.