2794
سلام خسته نباشید خانم دشتی عزیز ...منو ببخشید که بازم وقتتون رو میگیرم. من الان هشت ساله ازدواج کردیم زمانی که نوزده ساله بودم برای فراراز جو خونمون که بابا مامانم همش دعوا میکردن تصمیم گرفته بودم هرکس اومد جواب مثبت بدم ..که همزمان چند تا اومدن وچون خانواده همسرم اصرار زیادی داشتن منم بله دادم درصورتی که نه از ظاهر ونه از رفتار خاتواده وخودش خوشم نیومده بود.روز عقدم فقط گریه کردم طوری که همه فهمیدن که ناراضیم. خلاصه اویل همه چیزرو کنار گذاشتم و سعی کردم دوستش داشته باشم و اینطور شد .اما رفته رفته با رفتاراش منو از زندگی بیزار کرد.مثلا اویل گیر میداد چرا خواهرشوهرم به تو خندید و توبه اون نگاه کردی.(درصورتی که من خودم مقید هستم من خودم زمان مجردیم حجاب روانتخاب کردم و تو مهمونیای خونگی هم چادر دارم و تا حالا تو چشم نامحرم مستقیم نگاه نکردم) یا منو مجبور میکرد هرروز پیاده برم خونه باباش،حتی زمان بارداریم ویه روز نمیرفتم میگفت تو باعث شدی من ازخانوادم جدا بیفتم...تو این چند سال پنج شش تا شغل عوض کرده .تقریبا همه خرجی منو بابام میده .و تا یه چیزی میشه میگه خرجای تو نمیزاره من پس انداز کنم😞 بعدازکلی دوندگی یه خونه خیلی کوچیک خریدیم .بعد دوسه سال خونرو فروختیم تا یه کاری برای خودش دست وپا کنه که نکرد والان مستاجریم و ..ماهی هشتصد حقوق میگیره که ۴۰۰هزار اجاره میدیم . اینا نمونه های خیلی کوچیک از رفتاراش هست... مشکل من خودمم.هرکاری میکنم دلم شاد نمیشه بی هدف هستم عاشق هیجان وشادی بودم درحالی که همسرم باعث شده همش از بین بره تا خواستم یکم هیجان داشته باشم بهم گفته از لات ها خوشت میاد تا خواستم بخندم گفته برای جلب توجه هست اعتماد به نفسم کلا از بین رفته همش احساس میکنم از من زشتر نیست از بس تا حالا هیچ تعریفی ازش نشنیدم دوست داشتم ودارم درسمو ادامه بدم اما از پس هزینه هاش برنمیام .یه کاری برای خودم انجام بدم اما اونقدر بی انگیزه شدم که نمیتونم.تا ساعت ۱۱میخوابم بعد عین گیجا منگم تا شب (البته چرم دوزی و لوازم اشپزخانه اگر سفارش داشته باشم میدوزم) احساس میکنم ایمانم زیر صفر شده از بس بهم تلقین کرده واقعا خودم احساس میکنم تو جمع دارم به مردا نگاه میکنم به شدت از جمع فراری شدم ...من ۲۷ سالمه و همسرم ۳۵ و یه پسر هفت ساله هم دارم.. یک دنیا ممنونم....
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

دوست عزیز گاهی این خود ما هستیم که مانع پیشرفت خود می‌شویم .با قضاوت درباره‌ی خود و دیگران، با ایده‌آل‌گرایی، با پرهیز از عمل و اینکه مدام فکر می‌کنیم به قدر کافی خوب نیستیم.به خودتان اجازه بدهید که اشتباه کنید، یاد بگیرید و توانایی خود را گسترش دهید.با خودتان مهربان باشید. در ابتدا ممکن است مهربانی و توجه به روابط و موقعیت‌هایی که در آن قرار می‌گیرید کارهای سختی باشند،‌ اما باید آنها را تا وقتی که ملکه ذهن‌تان شوند ادامه دهید شما همین حالا هم به قدر کافی خوب هستید.به هر روز به چشم یک فرصت نگاه کنید. اهداف کوچک تعیین کنید تا با دیدن موفقیت در آنها، پتانسیل فوق‌العاده‌ای را که درونتان است رو درک کنید. دنبال راضی کردن دیگران نباشید جایگاه خود را بشناسید و پیش از همه خودتان به خودتان احترام بگذارید. این کار ترس و اضطراب شما را کاهش می‌دهد.شکست تنها راه پیشرفت است از شکست در جمع نترسید.خودتان را با بقیه مقایسه نکنید و به اینکه دیگران درباره‌ی شما چه فکر می‌کنند کاری نداشته باشید برای موفقیت لازم نیست حتما ادامه تحصیل بدهید گرچه با کمی تلاش وانگیزه میتونید به راحتی در دانشگاه دولتی قبول بشید که نیاز به هزینه ندارد ولی اگر به دنبال کسب درامد هستید میتونید ارایشگری وخیاطی رو به صورت حرفه ای یاد بگیرید ویا همین چرم دوزی که بهش اشاره کردید رو انجام بدید وبه مغازه دار ها بفروشید وسفارش بگیرید مهمترین موضوع هدف و انگیزه در شماست که باید ایجاد بشه در مورد همسرتون و رفتارهایی که با شما دارند در یک فضای دوستانه صحبت کنید .بگید که غیرتش رو دو ست دارید وخوشحالید که به شما اینقدر توجه میکنه ولی بعضی کلمات حس خوبی در شما ایجاد نمیکنه وفکر میکنید دارید تحقیر میشید (مثل نگاه نکردن به نامحرم). گاهی لازمه بعضی فرایض رو در حضور ایشون انجام بدید (این اصلا تملق و تظاهر نیست)بلکه یه جور احساس اطمینان در ایشون ایجاد میشه گفتید هیجان وشادی رو دوست دارید ولی همسرتون مانع شده .از فضای خونه استفاده کنید سعی کنید همیشه شاد باشید کلاسهای ایروبیک برید وتا میتونید این هیجان وانرژی رو تخلیه کنید به خودتون وتواناییتون باور داشته باشید برای اینکه زندگی وهمسرتون تغییر کنه باید خودتون تغییر کنید هردو شما جوان هستید وفرصت دارید زندگیتون رو تغییر بدید.هرچقدر روابط عاطفیتون قوی باشه وباهم صمیمی باشید بهتر میتونید همدیگه رو درک کنید موفق باشید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

سلام خانم دگتر من ۱۸ سالمه یه پسره ۱ ساله دارم من تازگیا توی رابطه هیچ حسی نمیگیرم ارگاسم میشم

پاسخ با یک دکتر زنان مشورت کنید همچنین با یک روانشناس دیدار داشته باشید،تا از نظر افسردگی پس از زایمان بررسی شوید و اینکه واقعا الان شما تمام خودتان را برای فرزندتان گذاشتید و خسته هستید،طبیعی هست تا حدودی...

سلام.من 26 سالمه و دوساله ازدواج کردم.مدتی میشه با کمی ایستادن کمر درد میگیرم و زانوهام دچار ضعف میش

پاسخ سلام میتوانید باردار شوید البته بهتر است با پزشک ارتوپد خود نیز مشورت داشته باشید

بعدزایمان زودرس احتمال داره بازم باردای ناموفق بشه وزودرس بشه؟

پاسخ بستگی به علت زایمان زودرس دارد که باید بررسی شود موفق باشید