2794

ترک کردن همسر و مشکلات آن

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 31 بازدید

 سلام. من حدودا یکسال و ۱۰ ماهه که ازدواج کردم از شانس بد زود حامله شدم و ناخواسته شوهرم سرکار میرفت ولی خرجی نمیداد بهمون کم کم متوجه شدم اعتیاد داره ناس هم مصرف میکرد وقتی پسرم به دنیا اومد و دو ماهه شد یه روز ما رو ول کرد و رفت ، هیچکسم ازش خبر نداشت خیلی چیزا هم ازمون دزدیده بود ، ترکش داده بودن بازم شروع کرده بود ، منم اومدم خونه پدرم و با پسرم و پدر و مادرم زندگی کردم اوایل پسرم کوچیک بود همه چی خوب بود اما الان که ۱۵ ماهشه دیگه کلافه شدم خیلی اذیتم میکنه ، در واقع خسته شدم از اذیتاش همش نق میزنه و گریه میکنه ، خودمم از لحاظ روانی و روحی ریختم بهم و در حال جداییم و به زودی حکم طلاقم صادر میشه ، از دست بچه نه خواب درستی دارم نه میفهمم سر سفره غذا چی میخورم مریضی هاشم به کنار که بیمه نیست و باید همش به فکر پول دارو و دکترش باشم ، بیرون هم که میرم انقدر اذیت میکنه و خودشو زمین میندازه که خسته ام میکنه ، تو خونه هم همش یا میگه بغلم کن یا داره یقه لباسمو میکشه و گریه میکنه ، من آدمی بودم که کلا بچه دوست نداشتم و میگفتم چون حوصلشو ندارم هیچ وقت بچه دار نمیشم ، همشم دارم سرش داد میزنم واقعا شیطونه تا رومو برمیگردونم یه خرابکاری داره میکنه چند تا ظرف چینی رو شکسته از مامانم ، کل خونه رو بهم ریخته هیچی سرجاش نیست 

خلاصه کمکم کنید بدجور بهم ریخته و داغونم ، شوهرم تا وقتی بود رابطه زناشوییمون تقریبا هر شبی بود و در تنها موردی که ازش رضایت داشتم همین بود و الان که نیست یه جورایی کمبود محبت و فشار نیاز جنسی هم اذیتم میکنه که خب با وضعیت موجود جامعه و شرایط خودم و پسرم قصد ازدواج و توانایی اعتماد به فرد دیگه ای رو هم ندارم 

بعضی وقتا دلم میخواد برم بچمو بذارم پیش خانواده شوهرم بگم باشه مال شما من بچه نخواستم دارم رسما روانی میشم از دستش ، یا برم بذارمش بهزیستی ، واقعا عصرا از نق نق هاشو و گریه هاش منم گریه ام میگیره میشینم کنارش گریه میکنم خب من چه گناهی کردم که این شده اوضاع زندگیم 

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۶ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل درحال جدایی
پاسخ مشاور

مشاور خانواده


 

سلام عزیزم،

 در این برهه شما از لحاظ روانی آسیب دیدین  و نیاز به رسیدگی و درمان دارید، قابل درک هست که در شرایط سختی هستید  اما باید بپذیرید که خواسته یا ناخواسته شما دارای فرزندی شده اید و از این بابت  شما مسئول پاسخگویی به نیازهای او هستید فرزند شما از دریچه چشمان شما به دنیا نگاه می کند  مادامی که شما حوصله ندارید این رفتار در فرزند شما هم مشاهده می شود همچنین بی قراری گریه زیاد و نق زدن  کودک نشانه هایی از عدم پاسخگویی به نیازهای او هستند پیشنهاد می کنم هر چه سریعتر با یک مشاور یا درمانگر صحبت کنید تا با شما در مورد مراقبت از خود و سپس فرزندتان کار شود شما بسیار جوان هستید و اگرچه در این بخش از زندگی دچار ناکامی شده‌اید اما هیچ دلیلی برای آغاز نکردن دوباره یک زندگی رضایت بخش وجود  ندارد، برای داشتن یک زندگی شاد و موفق لازم است شما خودتان ابتدا روی شاد بودن مستقل بودن و انگیزه خودتان برای زندگی کار کنید.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha