رفت و آمد نکردن همسر با خانواده من

با سلام و خسته نباشید.

منو همسرم زندگی خوبی داریم و هشت ساله متاهلیم ولی تنها مشکل من اینه که همسرم با فامیلهای من رفت و آمد نمیکنه و تو هر مناسبت، عید و...که باشه میگه من نمیام خودت برو هر وقت هم ازش دلیلشو میپرسم میگه خوشم نمیاد. حالا برعکس اون، من با فامیلهای همسرم خیلی دوست دارم رفت و آمدکنیم .مثلا هر وقت پدرشوهرم میگه بریم جایی (فامیل خیلی دور) من همیشه گفتم چشم و دوست داشتم برم و آشنا بشم ولی برای فامیل نزدیک منم همسرم نمیاد.حتی اگه پدرم بگه بریم جایی .همیشه باهاش با ملایمت حرف میزنم و توضیح میدم که همینطور که فامیل تو ازت انتظار دارن، همینطور که پدرت جایی میگه ما میریم پس برای طرف منم همینطوره ولی برمیگرده و میگه تو هم با فامیلهای من رفت و آمد نکن. همیشه میگه خودت برو ولی من نمیرم و میگم من ازدواج کردم و درست نیست تنهایی برم. حالا نکته جالبش اینجاست که فامیلهای من (اگه من یا همسرم یا پسرم مریض بشیم،یا مثلا از زیارت بیاییم میان دیدنمون ولی فامیلهای شوهرم که نمیان هیچ حتی خانوادشم نمیان)و همسرمم همشونو به قول خودش میدونه ولی عمل نمیکنه.خواهش میکنم راهنماییم کنین.منم مثل همسرم رفتار کنم یا همینجوری ادامه بدم؟ میترسم همینجوری هم ادامه بدم و پیش خودش فکر کنه که فقط باید به طرف اونا احترام گذاشت.