2794

عدم اعتماد به نفس و راه های افزایش آن

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 49 بازدید

سلام 

من دانشجوی سال ٣ هستم. از بدو ورود به دانشگاه به جهت اينكه نتونسته بودم نتيجه به نسبت خوبی در كنكور نسبت به هم ورودی هام به دست بيارم از جمع ها فاصله گرفتم چون در يكی از دانشگاه های برتر پذيرفته شدم و بچه ها همگی جزو رتبه های برتر بودن به همين خاطر من واقعا احساس ضعف ميكردم از اينكه در مورد رتبه و نتيجه كنكورم صحبت كنم.چون اكثر صحبت های بچه ها در ترم يک در مورد كنكور و رتبه بود.اين بود كه من به تدريج از جمع ها فاصله گرفتم و دچار انزوا شدم.و سعی كردم فقط به درس خوندن بپردازم تا بتونم جزو افراد برتر ورودی بشم تا ضعف ناشی از نتيجه كنكورم رو جبران كنم كه خداروشكر موفق شدم. مسئله انزوا و مشكل دوست يابی رو به مرور حل كردم و الان در يک گروه دوستی هستم ولی مشكلم اينه كه الان هنوز در ورودی از من تصور يک آدم درس خون و منزوی و يک بعدی كه غير از درس به كار ديگه ای نمی پردازه وجود داره بنابراين احساس ميكنم افراد با انرژی و باحال و كسايی كه من واقعا دوست دارم باهاشون ارتباط برقرار كنم علاقه ای به ارتباط با من ندارن(مثلا در كارهای جشن ها يا كارهای فوق برنامه ورودی مثل درست كردن فيلم كوتاه ،صندلی داغ ، مصاحبه و...) كسی از من دعوت به شركت نميكنه چون همه فكر ميكنن من جز درس به چيزی فكر نميكنم.اين در حاليه كه من در دبيرستان علاوه بر اينكه نفر برتر كلاس بودم بسيار دانش آموز پرانرژی ، با ارتباطات گسترده ، با اعتماد به نفس و اهل شوخي و بگو بخند بودم. حالا نميدونم بخاطر بحث برتري درسي بود كه ديگران هم منو بيشتر دوست داشتن و پذيرا بودن يا رضايت خودم از خودم بود كه به من اعتماد به نفس شركت تو چنين جمع هايی رو ميداد.اما الان به شدت اعتماد به نفس و عزت نفسم رو از دست دادم.يعنی با وجودی كه در جمع ها گاهی شركت ميكنم نميتونم اونطور كه بايد شوخ طبع باشم، احساس ميكنم ديگران منو دوست ندارن و علاقه ای به برقراری ارتباط با من ندارن،دائما خودم رو با ديگران مقايسه ميكنم ، اينكه مثلا ديگران به صحبت افراد ديگه چه واكنشی ميدن و به صحبتای من چطور، به شدت از خودم بدم مياد و احساس دوست نداشتنی بودن ميكنم و نميدونم برای اينكه اعتماد به نفس شركت در فعاليت های كلاسی رو پيدا كنم يا اينكه ديگران منو به عنوان آدم فعالی ببينن بايد از كجا شروع كنم. 

يعنی بخاطر مشكل عزت نفس و عدم پذيرش خودم، اعتماد به نفس شروع خيلی كارها رو ندارم چون حس ميكنم ديگران منو نمی پذيرن يا طردم ميكنن

نكته ديگه ای كه بايد بگم اينه كه من در خوابگاه دانشجويی زندگی ميكنم و دو هفته يكبار ميتونم خانواده ام رو ببينم. اول هر هفته ای كه بعد از ديدن خانوادم در آخر هفته به دانشگاه ميام حس بهتری در برخورد با آدم ها دارم ولی به مرور به قدری حالم از خودم و محيط دانشگاه بد ميشه كه با زجر دانشگاه ميرم

ميخواستم ببينم آيا مشكل من عزت نفسه و بايد دنبال حلش باشم يا اينكه قيد خيلی چيزا رو بزنم و انتقالی بگيرم به جايی كه پيش خونوادم باشم تا احساس پذيرش بيشتری از جانب ديگران كنم.چون اين مسئله واقعا داره منو ديوانه ميكنه و إز خودم و كل زندگيم بيزار شدم

اطلاعات تکمیلی

سن ٢١ جنسیت زن وضعیت تاهل مجرد
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام عزیزم ،موضوع احساس تعلق و دوست داشتن و دوست داشته شدن موضوع مهمی است، چیزی که به نظر میاد به شما فشار آورده همین احساس عدم تعلق و عدم صمیمیت با جمع های دوستانتان است. 
شما در یک دانشگاه خوب پذیرفته شدین، و طبق قانون حقتون بوده که توی اون دانشگاه باشید احتمالا اختلاف رتبه برای شما بار ارزشی زیادی داشته در حالیکه شما همه در یک دانشگاه بودین و اینکه شما خودتون رو کمتر از بقیه میدونستید به موضوع عدم عزت نفس شما برمیگرده که خودتون هم اشاره کردید، اگر در این مقطع با این موضوع روبرو نشوید و برای افزایش آن کاری نکنید دوباره در مراحل بعدی با شدت بیشتر با آن رو به رو خواهیدشد مثلا در محل کار موقع ازدواج و سایر موقعیت ها...
 رتبه ما در دانشگاه یا میزان سواد یا حتی جایگاه شغلی معیارهای اساسی برای خوشبختی و میزان رضایت ما نیست بلکه آن چیزی که بیش از همه رضایت ما را فراهم می‌کند روابط ما هستند، شما تا پیش از ای بر روی رتبه خود سرمایه‌گذاری کرده بودید و این نتیجه حاصل همان انتخاب است اکنون که می‌خواهید روابط دوستانه تر داشته باشید لازم است بر روی روابط سرمایه گذاری کنید مثلا بخشی از وقتتان را به ایجاد و رشد رابطه ها اختصاص دهید.
از آنجایی که آدم‌های اطراف تان از تصمیم درونی شما باخبر نیستند نباید انتظار داشته باشید همان ابتدا رفتارهای متفاوتی با شما بکنند،بدیهی است به مقداری زمان نیاز است تا اطرافیان شما با بعد دیگر شما کم کم آشنا بشوند.

پس ترک موقعیت اضطراب زا راه حل این مسئله نیست،پیشنهاد من به شما خارج شدن از فضا های امن و قراردادن خودتون در معرض روابط و فعالیت‌های غیر درسی و متفرقه است، مثلا خودتان بدون اینکه دعوت شوید پیشنهاد بدهید که مهمان برنامه باشید یا قبل از این به سراغ گروه ها و جمع ها بروید و ابراز علاقه و آمادگی برای همکاری نمایید، در واقع روزهای اول که شما انتخاب کرده بودید متمرکز بر درس باشید تا خودتان را به سطح درسی دوستانتان برسانید،همان موقع این را هم همزمان انتخاب کرده‌اید که در جمع‌‌ها فعال نباشید پس اگر اکنون باید خودتان فکر می‌کنید به اندازه کافی مورد پذیرش نیستید این می‌تواند یک خطای فکری باشد زیرا این انتخاب شما بوده حتی اگر آگاهانه نبوده باشد،پس حالا که انتظار دیگری دارید باید انتخاب دیگری هم بکنید، یادتان باشد همیشه این ما هستیم که با انتخاب‌ و اقدام هایمان نتایجی را حاصل می کنیم،نتایج خود به خود به وجود نمی‌آیند و نباید انتظار داشته باشید محیط شما را فرا بخواند بلکه خودتان برای جایگاهی که دوست دارید باید اقدام کنید.
برای افزایش عزت نفس و همچنین اعتماد به نفس می توانید از کتاب های زیر استفاده کنید،
برای کاهش اضطراب و غمی که تجربه می کنید می توانید یک مشاور کمک بگیرید.
کتاب احساس ارزشمندی از دکتر صاحبی
و کتاب اعتماد به نفس در ده روز 
میتونند ابزارهای کمکی باشند.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha