2794

بی توجهی شوهر زمان صحبت کردن

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 120 بازدید

سلام. خیلی از دست شوهرم اعصابم خورده تا می خوام باهاش حرف بزنم انگار باید عزا بگیرم از بس حرص میده. هی من باید چندین بار حرفمو تکرار کنم تا تازه بشنوه گاهی هم که می شنوه ولی حواسش یه جا دیگه است. از در خونه که میاد تو اگه تلویزیون روشن باشه معمولا حواسش همون موقع میره تو تلویزیون و منم یعنی دارم باهاش حرف میزنم...

میگه وقتی دارم تلویزیون می بینم با من حرف نزن وقتی دارم با موبایل پیام میدم با من حرف نزن وقتی دارم درس می خونم با من حرف نزن چون حواسم جمع نیست و تو هم هی بهم میگی بهم نگاه کن. خب آخه واقعا نگاه کردن خیلی مهمه برای یه زن. میگه من به حرفات گوش میدم جوابتم میدم میگم آخه جواب نمیدی که من هی بهت میگم به من نگاه کن تا حواست جمع بشه دیشب داشت درس می خوند منم یه مطلبی را خیلی دوست داشتم براش تعریف کنم اونم هی نگاه به درساش می کرد منم گفتم الان رو اعصابتم می خوای حرف نزنم؟ گفت آره ولی من از بس این رفتارو ازش دیده بودم و گفتم شاید موقعیت دیگه ای پیش نیاد که این حرفو بزنم بهش گفتم ولی اینو باید حتما بهت بگم و براش تعریف کردم. البته تو کل حرف زدن من نگاهش روم سنگینی می کرد. این از دیشبش امروز صبح که از خواب بیدار شدیم راجع به یه مساله ای که براش پیش اومده بود داشتیم حرف میزدیم  و خودشم شروع کرد ولی باز تا داشتم باهاش حرف میزدم حرصمو در اورد و مدام داشت پیامک بازی می کرد اینجوری که میشه خیلی بد میشه. نه درست بهت نگاه می کنه نه درست گوش میده و نه درست جواب میده ...یه کلمه میگه یه سال بعد کلمه بعدی رو میگه... خلاصه اینم از امروز صبحش. ظهر که شد من داشتم اسباب ناهار رو جور می کردم و اونم تو موبایل داشت در کانال ها می چرخید و هر دفعه یکی از مطالب یا جوک های کانال ها را برای منم تعریف می کرد. بعد در مورد یه مسأله ای ازش پرسیدم و دیدم دوباره اونجوری شد و جواب نمیده منم بهش گفتم به من نگاه کن! گفت من هر موقع دارم پیام میدم با من حرف نزن! منم ناراحت شدم و رفتم تو خودم(به خاطر دیشب و صبح هم هیچی بهش نگفته بودم) بعد که منو دید گفت ناراحت شدی؟ من چندبار تا حالا بهت گفتم وقتی دارم پیام میدم با من حرف نزن ...بعد تازه می خوای بهت نگاهم بکنم و نگاه نمیکنم هم بدت میاد و تازه ناراحتم میشی...من گفتم آخه من که علم غیب ندارم از کجا باید می دونستم که تو داری پیام میدی؟؟ همین یکم وقت پیش داشتی جوک می خوندی گفت انگشتم رو ندیدی که هی دارم می زنم رو صفحه موبایل؟ گفتم من دارم کارامو می کنم بیام به انگشتای تو نگاه کنم؟...

بهم میگه من از قبلا که مجرد بودم هم همین طور بودم و پای تلویزیونم که می نشستم حواسم فقط به تلوزیون بود. میگم آخه اگه تو اینجوری بودی پس چرا از وقتی که باهم ازدواج کردیم من همچین رفتاری ازت ندیده بودم؟ و اون موقع همش حواست به من بود؟ (3ساله ازدواج کردیم)...حالا یه طوری شدی که این مدلی شدی و چند ماهه که اینجوری شدی...بعد دیگه جوابی نداره...لطفا کمکم کنین اصلا دیگه دلم نمی خواد هیچ وقت باهاش هم صحبت بشم...

اطلاعات تکمیلی

سن 23 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

با سلام 

بهتر است يک زمانی كه همسرتان مشغول نيست راجب همين مسائل با او صحبت كنيد به طرز جدی صحبت كنيد كه اين سبک رفتارشان چقدر برايتان آزار دهنده شده به اين كه نياز داريد زمانی را فارغ از هر برنامه و كاری به شما توجه كند و چقدر وقتی داريد صحبت ميكنيد نياز داريد كه همسرتان به شما نگاه كند .زمان هايی را برای صحبت مشخص كنيد بدون تلفن همراه بدون كتاب بدون كار منزل و در آن زمان به حرف زدن يا كار مشترک دوتايی بپردازيد .

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha