سلام دوست عزیز
شرایط بسیار دشواری را دارید و مطمینا حق شماست ناراحت و عصبانی باشید
با توجه و در نظر گرفتن شرایط خود :
اگر به جدایی فکر میکنید، از خود بپرسید:
ببینید آسیب و محاسن ماندن بیشتر است یا رفتن؟
ایا شما استقلال مالی و عاطفی دارید؟
ایا میتوانید بعنوان یک مادر تنها زندگی خود را اداره کنید؟
و....
حتما ایشون نقاط ضعف اخلاقی که گفتید دارند
اما واقعا در زندگی خود باایشون لذت خوش تجربه نکرده اید؟
برای تلاش احیای زندگی به غیر از اجتناب و سکوت چه کرده اید؟
بنابراین بعنوان یک قاضی منصف به روند زندگی خود نگاه کنید و اگر توان ببخش دارید فرصتی دوباره به خود بدهید.
خیانت دیدن بسیار شرایط دشوار و اذیت کننده ای است و حق باشماست اما در حال حاضردر کنار پذیرش احساسات شما مجبوریم منطقی به قضیه نگاه کنیم (و چون مخاطب من شما هستید من در مورد شما و کارهایی که میتوانید بکنید بینشی به شما ارایه میدهم) و قصدم تبریه همسرتان نیست. فقط نگاه منصفانه به قضیه برای گرفتن تصمیم مناسب شرایط تان...
و البته نکته مهم این است که بچه را بهانه ماندن نکنید چون اگر بگویید فقط بخاطر بچه زندگی می کنم تلاشی در جهت حل مشکلات خود نخواهید کرد همچنین حتما برای بازسازی رابطه خود با یک زوج درمانگر مشورت و او را در روند بهبود روابط در کنار خود داشته باشید.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید