فکر خیانت همسر

سلام وقتتون بخیر باشه ممنون از وقتی که میذارین لطفا کامل راهنماییم کنین ممنونم

من یک سال و نیمه که ازدواج کردم یک سالم عقد بودم همسرم بیست و سه سالشونه و موقع مجردیشون شر و شیطون بودن و خوب با دخترای زیادی تلفتی دوست بودن تو همین شهرستانمون بعد موقعی که با من د‌وست شدن، همه جوره وفاداریشون رو ثابت کردن مردبا غیرتیه خودشم همه جوره حریمشو رعایت میکنه و‌ کرده بخصوص‌ بعد از عقد حتی با بعضی فامیلا نزدیکشم سلام علیک نمیکنه (جنس مونث) بعدش همدیگرم دوست داریم چند ماه بعد عقدمون دیگه مثل سابق محبت نمیکرد. منم عادت کردم تا‌ یک ماه پیش دوباره محبت میکرد اونم فق یک روز گل اینا میاورد و.... بعدش گفتم چه عجب گفت شک داری به من گفتم نه همینطوری تعجب کردم خیلی احساساتیم دلیل اینکه شوهرم فقط چند ماه اول رو بهم محبت کرد فکر کنم بخاطر این باشه بعد اون بیش از اندازه‌ بهش چسبیدم و‌ محبت کردم زده شد اصولا ما باهم وقت نمیگذرونیم از سرکار‌ میاد تا موقع خواب توی کلش هستش فقط بازی از اول همینطوری بوده هرکاریم کردم با هم‌وقت بگذرونیم ، نشد منم از همه لحاظ خصوصا جنسی سرد شدم امروز رفتم سری‌ به توی گوشیش بزنم دیدم به یک خانوم ایموجی بوس فرستاده تا ظهر حالم بد شد گریه و عصبانیت و اینا خیلی‌ وابستم روانی میشم این چیزا باشه بعدش از روزیم که ازدواج کردیم فکرم خرابه مریضم هر لحظه فک‌ر میکنم قراره یک روزی بهم خیانت کنه چیکار کنم این فکر بد از ذهتم بره‌؟ دیگه خسته شدم  بعد ظهر اومده بود ناهار باهاش حرف نزدم بغلم کرد گفت اشتباه میکنی و فلان گفتم چه اشتباهی مگ کورم بعدش دیگه حرف نزدم اومد بوسید و رفت سرکار دلم دیگه اصلا باهاش نیست خیلی سرد شدم اول بگین چطور این فکر مریض رو از ذهنم دور کنم و چطور اعتمادبنفسم رو ببرم بالا خیلی خودم رو کوچیک کردم و اونو بردم بالا از چشمش افتادم چیکار کنم مثل قبل بشه؟ و اینکه اون بهم محبت کنه و دلم باهاش باشه اگر چنین چیزی در رابطه با جنس‌مخالف باهاش دیدم چطور برخورد کنم همشو بگین لطفا دیگه کشش ندارم فلج شدم از صبح 😭😭😭😭😭😭