سلام خسته نباشید من یک مشکل خیلی حاد دارم با همسرم داره دیوونم میکنه
همسر من به شدت روی مادرم حساس شده الکی
به حدی که تلفن مادرمو برداشته و چک کرده و بعد هم به یه سری چیز هایی برخورد کرده که مربوط به زناست و اینا ولی میگه نه اشکال داره واسه زنا هم بده
یا من یه برادر جوون دارم برادرم سرشو گذاشته روی پای مامانم ایشون میگه عه چرا گذاشت زشته برای چی
یا نمیدونم حالا سهوی یا از قصد دستش خورده به پشت مامانم ایشون میگه عه نگاه تو رو خدا چیکار میکنه مامانت نباید هیچی بگه
یا در جمع صحبت کنه
یا آرایش کنه
اصلا میدونین برای دفاع از خودش بیشتر اینارو میگه
میگم فیلم مستهجن دیدی میگه مامانتم داشته
میگم با فلان خانم حرف نزن میگه عه چطور مامانت داشت حرف میزد
من با این چیکار کنم دیووونه شدم بخدا
به همچی مامانم کار داره
ععع چرا مامانت رفته فلان جا چرا اونروز اونجا بود در صورتی که کار بدی هم نمیکنه خواهرمو میبره کلاس و کارهای مادرشو انجام میده
ایشون میگه نه زن باید بشینه تو خونه میگم که منکه تو خونم میگه نه یاد میگیری توام
کلنننن هرکاری مادر من بکنه ایشون یه چیزی میگه
نمیتونمم اینارو به مامانمم بگم چکار کنم
واقعن مسایل مامان من به ایشون مربوطه حق دخالت دارن
میگه من اگه یه روزی روم بشه زل میزنم تو چشای مادرت اینارو همرو بهش میگم
یعنی هر دفغه منو به مرزی میرسونه که بگم اره تو راست میگی حالم بهم میخوره ازش دیگه
من خودم پدرم هست نمدونم این چرا دخالت میکنه
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید