سلام عزیزم، حق داری که روزهای سختی رو بگذرونی ، این ابهام و تردید رنجی رو برای شما حاصل کرده که البته در دلش گنجِ عظیمی نهفته است. من امیدوارم به زودی گنجِ این رنج رو کشف کنی برای این کار لازمه یا یک روانشناس یا مشاور حاذق صحبت کنی ، بدون آموزش مهارت ها بدون شناخت خودت و دیدن شرایط و مدل شخصیتی خودتون و همسرتون، نمیشه به این گنج دست پیدا کرد و هیچ متنی از هیچ کسی نیست که بهتون بگه چه کاری در حال حاضر درسته و شما هم با خیال راحت اون کار و بکنید ، متاسفانه شما خودتون باید سکان زندگیتون رو به دست بگیرید و راه مناسب خودتون رو با کمک و حمایت یک فرد خردمند و متخصص کشف کنید که البته به نظر میاد این متن شما هم به همین دلیل باشه و از این لحاظ بسیار خوشحالم که مسولانه میخواهید مسئله اتون رو حل کنید.
بچه دار شدن در این شرایط میتوند به مراتب مشکلات شمارا بیشترکند و سختی و پیچیدگی برای انتخاب کارآمد و مناسب در مورد زندگی اتان ایجاد کند.
من مایلم در حد بضاعت یک متن ، نکاتی رو با شما در میون بگذارم که به روشن شدن مسیر زندگیتون میتونه کمک بکنه:
لطفا به جملات زیر فکر کنید:
عشق و علاقه ساختنی نیست و خود به خود به وجود میاد.
عشق و علاقه به تنهایی کافی است.
عشق و علاقه مهمتر از معیارهای فردی و شرایط موجود در انتخاب همسر است.
افراد باید به من نظر درست بدهند.
بچه باعث ایجاد علاقه میشود.
تصمیم بالغانه تصمیمی است که در آن احساس نادیده گرفته میشود.
تصمیم بالغانه تصمیمی است که بر اساس احساس گرفته میشود.
عشق و علاقه واقعی خیلی شورانگیز و رمانتیک است.
و....
همه جملات بالا "خطاهای رایج منطقی هستند" ممکنه الان براتون واضح نباشه اما بعد از آموزش مهارتهای ارتباطی و قوی شدن قوه تشخیصتون به خوبی میتونید ده ها جمله ناکارآمد دیگه خودتون مثال بزنید و انتخاب عالی انجام بدید.
براتون آرزوی موفقیت دارم .
سلام
البته با توضیحاتی که دادی معلوم میشه در روند زندگی شما با مشکلی روبرو نیستی و تنها مشکل شما ایجاد نشدن آن حس عمیق و قلبی در دوست داشتن شوهرت می باشه. چنین احساس میشه که شما هر روز با خودتون سراین موضوع و به دل نشستن همسرت با خودت درگیری داری زمانی با خود می گویی قید اون عشق به وجود نیامده را بزنم و برم زندگیم را بکنم ولی دوباره چیزی در درونت نهیب می زنه که مساله یک عمر زندگی است و چگونه من بدون اون عشق واقعی می تونم این مدت را دوام بیاورم و از طرفی هم همسرت با شما خوب بوده ودر کنارت بوده و حس ترحم هم گاهی مانع می شود که بتوانی عدم این عشق را بیان کنی و تکلیفت را مشخص کنی.
البته آوردن فرزند نمی تونه باعث بشه که عشق به همسر در درون شما ایجاد بشه ولی می تونه افکار شما را به سوی فرزند سوق بده تا کمتر به این قضیه فکرکنی. البته زندگی همیشه یکنواخت نخواهد بود شاید زمانی برخوردهای همسرت سردتر شود یا تغییراتی درخلق وخوی او ایجاد شود در چنین وضعیتی شاید شما اون حس ترحم را از دست خواهی داد و تمام حس هایی که نتوانسته بوده شما را به عشق برساند تبدیل به نفرت خواهد شد.
البته تجربه ثابت کرده تعدادی از خانم ها نتوانسته اند این وضعیت روحی را تحمل کنند و با گذشت زمان نسبتا طولانی و با وجود چند فرزند ناگهان از همه چیز گذشته و از همسرخود جدا شده اند.
باز به شما توصیه می کنم که حتما در این مورد و بچه دارشدن و آینده زندگی با یک مشاور حضورا در تماس باشید تا بتوانید تصمیمات عقلانی بهتری بگیرید.