2794

از دست دادن مادر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 43 بازدید

مرگ مادرم بطور ناگهانی انقدر برایم دردناک بود که تحمل هیچ چیزدیگه ای ندارم بچه هام همش میفرستم خونه پدرشوهرم کلا حوصله حرف با شوهرم ندارم همش میخوام خودمو حبس کنم تواتاقم هرکسی که منو میبینه ترحم میکنه جیگرم خون میشه میخوام هیشکی رو نبینم هیچ جایی نرم 

من چجوری باخودم و باورم کنار بیام جون من مادرم بود عین مرده های متحرک شدم 

شبا کلا بیدارم روزخا همش تو اتاق حبسم 😢😢😢


اطلاعات تکمیلی

سن ۳۰ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیزم. بسیار متاسفم برای اتفاق دردناکی که تجربه کردید. تجربه ای که دارید تجربه ی سخت و دشواریه که نیاز به مقاومت شما برای گذر از این مرحله سخت داره. متوجه هستم که احساسات خیلی ناراحت کننده ای رو تجربه میکنید و ادامه دادن به زندگی رو چندان راحت نمیدونید، اما باید به خودتون فرصت بدید تا شرایط جدید رو بپذیرید،غمگین باشید،عصبانی باشید اما سعی کنید که به طور کامل خودتون رو به انزوا و دور َشدن از زندگی روزمره نکشونید. علاوه بر اینکه سلامت خود شما مهمه مادر فرزندانی هستید که به شما نیاز دارند و صد البته همسری که شریک این لحظه های شما هستند. درباره ناراحتی و احساساتتون بنویسید، در صورت امکان با یک مشاور حضوری صحبت کنید، به احساساتتون اجازه بروز بدهید و حتی گریه کنید اما سعی کنید این کار را در حضور بچه ها انجام ندهید. نقش شما در تصویری که بچه ها از مرگ درذهن خودشون میسازند بسیار مهمه و میتونه در آینده ی اونها اثرگذار باشه. کتابهایی که درباره مرگ و زندگی پس از مرگ هستند بخونید تا دنیای مرگ رو خیلی دور و جدا از زندگی خود ما نبینید و سعی کنید نگاهی به صورت مرحله ای از زندگی به این اتفاق داشته باشید.و در نهایت به خودتون فرصت بدید که از این تجربه گذر کنید.خوب باشید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha