خیانت همسر و حال بد

سلام خسته نباشید من 23 سالمه و همسرم 33 من از نظر عاطفی و حسی خیلی بهش وابستم خودش نمیدونه زیاد ولی خیلی زیاد دوستش دارم و این باعث شده بهش حس تعصب داشته باشم از نوع زیادش. ما بخاطر یه مشکلی دو هفتست قهریم و من خونه پدرمم شوهرم اهل نماز و قرآن هست و سید هست گذشتش پاک بوده و خطایی نکرده دوران عقد و عروسیم همینطور ولی من گفتم بذار با پیج فیک تو اینستا بهش پیام بدم ببینم میگه متاهله یا نه دلم میخواست اصلا جواب پیام غریبه رو نده ولی دو تا پیج فیک اولیو سر و سنگین جواب داد و هی مگفت صداتونو بفرستین چون حدس میزد من باشم ولی بعد کلی بحث حذف میکرد پیجای منو میگفت یا صداتونو بفرستین یا کلا حذفین ...البته صحبتم میکرد بینش و گفت متاهل هست ولی من دلم میخواست اصلا جواب نده من دو تا دلیل مهم برای موندن با شوهرم داشتم همیشه یکی چشم پاکی یکی معتاد نبودنش ولی الان حس میکنم باور اولیم داغونه با اینکه خودم بودم پشت این پیجا.تا اینکه دیشب باز یه پیج ساختمو پیامش دادم تا پیام دادم جواب داد پیج اصلی منو بلاک کرده ....موند به حرف زدنو چت کردن با من و اسم و سنشم دقیق گفت و از من پرسید که من دروغ گفتم همرو هم سن هم اسم بهش الکی گفتم روانشناسی خوندم تا باهاش حرف بزنمو کاری کنم بیاد دنبالم چیزای بدی نگفت حرفای معمولیو از مشکلات خودمو خودش گفت و من یکم حرف زدم باهاش با چت کردن فقط دو تا چیزش داغونم کرد اینکه گفت دوست پسر داری من گفتم آره گفت رابطه هم داری باهاش گفتم یعنی چی شما متاهلی زشته این حرفا گفت پس چه جوری خودتو ارضا میکنی که من توپیدم بهشو بحثو عوض کردم و در آخرم گفت خدانگهدار بوس بوس که باز گفتم زشته به همسرت پیام بده و براش بوس بفرست که گفت برای زنم عملیشو انجام میدم از بوس شروع میشه یعنی انگار میخواست بحث رابطه رو شروع کنه و این حرفا خیلی داغونم من رو خیانت حساسم با اینکه خودم بودم ولی خب اونکه نمیدونه من بودم و اینکه همونجاهم گفت بار اولشه چت میکنه و از زنش دوره و تنهاست ولی انتظارام همه داغون شد انتظار نداشتم راحت با یکی که خودش میدونه غریبست چت کنه و اینجوری بگه چیکار کنم الان به روش بیارم ؟؟چون واقعا مهم ترین دلیلم برای زندگی باهاش چشم پاکی و اینکه اهل این چیزا نبوده ..بود الان ریختم بهم تو رو خدا یه راه خوب بهم بگین که متوجهش کنم من بودمو غریبه نبوده نمیخوام عادت کنه به این چیزا چه راهی درسته ؟؟