ترس از بچه دار شدن

سلام خسته نباشید. 32 سالم دارم و همسرم 34. حالم خیلی بده، همسرم بچه میخواد ولی من میترسم بچه دار بشم از آینده بچه میترسم، 3 سال ازدواج کردیم شوهرم بد بینه بیرون میریم میگه چرا اینور اونور نگاه میکنی 3 ساله در خونم تنها بیرون نمیرم با خواهر و مادرم هم نمیزاره بیرون برم هیچ دوستی ندارم 24 ساعت در خونم وقتی میره سر کار در خونه تنهام خانوادم یک شهر دیگه هستند از بیکاری و تنهایی عصبی و بی حوصله شدم بهم اعتماد نداره. ولی خوبی هایی هم داره جلوی همه بهم احترام میزاره دوستم داره هر چی بخوام میخره مریض بشم همش دورمه به خانوادم احترام میزاره ولی من شاد نیستم حالم بده میترسم بچه افسرده به دنیا بیارم الانم بحثمون شده گفت برو خونه مامانت اینا حالا که بچه نمیخوای منم اومدم پیام داده بیا وسیله هاتو ببر من تا حالا به کسی نگفته بودم منو خیلی محدود کرده ولی الان دیگه به خانوادم گفتم.من باید چی کار کنم؟میگه نمیاد دنبالم انتظار داره خودم برم ولی دل چرکینم از بس که بهم تهمت و توهین کرده چند بار هم بهم گفته بود برو منم دیگه بهم برخورد و اومدم خونه مامانم.اصلا احساس خوشحالی و سرزندگی نمیکنم. 10 سال هم دوست بودیم از سال 86 با عشق ازدواج کردیم هنوزم دوسش دارم ولی حالم بده لطفا راهنماییم کنید