طرز برخورد درست با کودک

من یک دختر بیست ماه دارم که بیست روز هست که از شیرگرفتمش چون شیر کم میخورد و بیشتر مایل به غذا بود.

تو این مدت خیلی بهم وابسته شده و بعضی روزا از بغلم جدا نمیشه مخصوصا جایی که میریم بیشتر بغلم. بعضی روزا کلافم میکنه.

من خیلی صبورم و تو این بیست ماه به ندرت یا شاید اصلا سرش داد نزدم. مثل همبازی بودم براش، تمام تلاشم رو میکردم که فقط شاد باشه و همینطور بود و بخاطر همین خیلی دختر آورم و صبور و مهربانیه

اما این بیست روز بعضی روزا به شدت کلافم میکرد، عصبی میشدم و چندبار سرش داد زدم.

حالا خیلی عذاب وجدان دارم چون میدونم روزای سختی رو داره میگذرونه و با اینکه آگاه به شرایطش بودم و سرش داد زدم خیلی عذاب وجدان دارم، حس میکنم ذهنیتش رو بهم زدم چون همیشه مادر شادی بودم براش، واقعا دست خودم نبود شرایط روحی خودمم بخاطر از شیرگرفتن خیلی خوب نبود با اینکه تدریجی گرفتمش.

حالا چیکار کنم آروم بشم، من باز مادر مهربان و شادی میشم اما اون عصبانیت رو چطوری جبران کنم و از ذهنش پاک کنم، خیلی دوستش دارم و نمیخوام یک لحظه حس کنه مادر بدی داره. حس میکنم همه چی رو خراب کردم.

لطفا راهنماییم کنید که چیکار کنم عذاب وجدانم کم بشه و از طرفی جبران کنم البته دیگه عصبانیتم رو بروز نمیدن

ممنون از زحماتتون