2794

درک نکردن پدر و اذیت شدن من

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 48 بازدید

سلام و وقت بخیر

من پدری دارم که خیلی بدخلق و عصبی هست و خودخواهی و خودشیفتگی داره. تقریبا هیچ وقت مگر موارد خیلی کمی نمیشه تو هیچی قانعش کرد و اگر نظر مخالفی باهاش داشته باشیم و حتی با آرامش نظرمونو بخوایم بگیم پرخاش و تحقیر میکنه. فکر میکنه هرگز اشتباه فکر نمیکنه. مثلا چند روز پیش من بهشون گفتم که بخاطر  معده درد باید برم دکتر (چون خودم دانشجوام و درآمدی فعلا ندارم با ایشون مشکلمو مطرح کردم)، اما چون اعتقاد به دکتر رفتن نداره و اعتقاد به خود درمانی داره مخالفت کرد و وقتی من اصرار کردم عصبانی شد و حتی زد تو گوشم. منم کنترلمو از دست دادم و بی احترامی کردم. اتفاق مشابه این بارها و بارها و بارها قبلا بین ما اتفاق افتاده و مشکلی که دارم این هست که وقتی کار به اینجا میکشه به شدت بهم میریزم خیلی زیاد گریه و زاری میکنم و روح و روانم نابود میشه.. چون احساس بی پناهی میکنم احساس اینکه پدر به جای اینکه حامی من باشه مایه آزار روح و روانم شده در صورتی که هیچ چیز غیر منطقی ای ازش نخواستم و فقط از دیدگاه اون درخواستام غیر منطقی و بی جاست. همیشه آرزو میکنم سریعتر ازدواج کنم و از این خونه برم ولی به خاطر اخلاق بد پدرم اینم هنوز نشده. من خیلی افسرده شدم. خودمو محکوم به سرنوشت میدونم و فکر میکنم چون ایشون پدر من شدن تا آخر عمرم بدبخت خواهم بود. در ضمن تو بچگی هم خیلی مارو با کتک هاش و تحقیرهاش آزار داد و هنوز هم با من و خواهرم مثل بچه رفتار میکنه. تمام تصمیمات زندگیم حتی اجازه برای چیزهای خیلی کوچک هم باید با نظر مستقیم ایشون باشه.

مشکل بزرگ دیگم این هست که حرفاش و تحقیرها و سخنرانی هاش بعد از پرخاش و عصبی شدنش خیلی زیاد آزارم میده. مثلا بیماری ای که داشتم تو بچگی و تو  درمانش سهل انگاری کرده را به رخ من میکشه و اگه بخاطرش بعد سالها منو برده دکتر سر من منت میگذارد. یا منو بخاطر کارهای حتی غیر اشتباهم سرزنش میکنه. بخاطر استرس داشتنم سرزنشم میکنه در حالیکه خودش باعث شده من استرسی بشم. من سعی میکنم امیدوار باشم اما هربار که باهام بد رفتار میکنه و زور میگه کاملا نامید میشم.

ببخشید که طولانی شد. لطفا کمکم کنید من باید چیکار کنم چجوری تو این شرایط روح و روانم کمتر تخریب بشه و آرامش خودمو حفظ کنم. چجوری باید با فرد غیر منطقی و پرخاشگر رفتار کنم؟

ممنونم 

اطلاعات تکمیلی

سن 28 جنسیت زن شغل دانشجو وضعیت تاهل مجرد
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیزم، ممنونم که مساله تون رو‌ با من در‌ میون گذاشتید. متوجه هستم که شاید دوست داشتید رفتاری متفاوت تر از رفتار فعلی پدرتون ببینید اما در حال حاضر که این امکان وجود نداره بهترین راه برای شما تکیه کردن به توانایی های خودتون و قطع کردن انتظار تغییر پدر است.شما میتونید با حذف کردن کامل جر‌و بحث با پدر به منظور قانع کردن ایشون یا تغییر ایشون بخش زیادی از انرژیتون رو حفظ کنید و دچار یاس نشید، به این دلیل که وقتی با انتظاری از پدر وارد صحبت با ایشون میشید و نتیجه ای که میخواهید دریافت نمیکنید تمام افکار منفی به ذهن شما هجوم میاورد. در کنار این تغییر سعی کنید تمرکزتون‌‌ رو از نقاط منفی پدر به سمت دیدن و تقویت نقاط مثبت پدرتون سوق بدید و خواهید دید‌ که ارتباطتون با پدر تا حد زیادی بهبود پیدا میکنه، حتی اگر این نقاط مثبت خیلی کوچیک باشن سعی کنید اون نقاط رو در پدر پررنگ جلوه بدید و این رو به صورت انعکاس به پدر بگید مثلا اینکه انقدر خوشحال شدم امروز بهم زنگ زدین، یا بابا شما خیلی همیشه دست و دلبازید( این مثال فرضی هست، هر صفت دیگه ای که در‌ پدر هست و یاداوریش بهشون خوشحالشون میکنه). 
در‌نقطه مقابل سعی کنید در‌هر‌موقعیتی که میتوانستید از پدرتون کمک‌ بگیرید و نگرفتید بابت توانمندی و استقلالتون خودتون رو تشویق کنید اما گاهی هم بعد از اون موقعیت صرفا به صورت یک درخواست به پدرتون اعلام کنید که امروز این اتفاق افتاد و حلش کردم اما انقدر خوشحال میشدم اگه میتونستم توو این موضوع از شما هم کمک بگیرم...
هدف از این رفتارها این است که شما سعی کنید همون قالب خشن و انتقاد ناپذیر پدر رو به کمی انعطاف تغییر بدید و از این تغییر خودتون هم در ارامش قرار بگیرید. موفق باشید 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha