2794

فراموش نکردن خیانت همسر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 131 بازدید

زنی ۴۰ ساله هستم دو فرزند دارم ، بیست سال زندگی مشترک دارم ، در زندگی مشکلات زیادی رو پشت سر گذاشتم (دخالت خانواده همسر ، بی پولی ، کار ، غریبی ، ورشکستگی و ... ) البته لحظات خوب هم داشتم و چون در کل زن مظلوم و بسازی هستم شرایط رو پشت سر گذاشتم و همه در فامیل من رو به عنوان زن و مادر خوبی می شناسن ولی چند سال قبل شرایطی پیش آمد که همسرم مجبور شد برای کارش به شهر دیگری رفت و آمد کند و من باز ناچار شدم کنار بیایم و مسئولیت بیشتری رو به دوش بکشم ولی بعد از دو سال متوجه شدم رابطه فرا زناشویی را تجربه کرده و خیانت عاطفی و جنسی را تجربه کرد و وقتی من متوجه شدم اظهار پشیمانی کرد و رابطه را بلافاصله قطع کرد و من تمام مراحل شک ، خشم ، افسردگی ، غم و ... را به شدت داشتم و تصمیم به جدایی داشتم ولی بخاطر زندگی بیست ساله و فرزندانم و ... فرصت دادم ولی مشکل اینجاست بعد از ۳ سال هنوز من رنج می کشم و اصلا دیگه از ته دل نمی خندم به ظاهر قوی ام و در باطن مرده ای متحرک . خیلی راهها رو امتحان کردم و سعی کردم ولی موفقیتم کوتاه مدت بود ، خسته ام و دلمرده  کمکم کنید حال دلم خوب بشه 

اطلاعات تکمیلی

سن ۴۰ جنسیت زن شغل کارمند وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام به شما بانوی عزیز، امیدوارم که خوب باشید. با توجه به اطلاعاتی که از روند احساسات بعد از خیانت در ارتباط دارید به نظر میرسه تلاشهایی رو در جهت شناسایی و برطرف کردن مساله تون داشتید و این خیلی خوبه، اما اینکه همچنان احساسات بدی رو تجربه میکنید نشون دهنده یکی از اصلی ترین موانع در بهبود زخم عاطفی یعنی باورهای قالبی گذشته شما است. به این معنی که به طور مثال شما در ذهن خود یک تعریف کلی از پیش تعیین شده نسبت به زندگیتون در ذهن ساخته اید و انتظار داشتید تمام شرایط طبق اون تصویر پیش بره اما در حال حاضر که مسیر اتفاقات به گونه ی دیگه ای شده و خلاف انتظارات شما بوده پذیرای تصویر جدید زندگی خودتون نیستید و این عدم‌ پذیرش شما رو در یک تله ی جنگندگی با گذشته و چراهایی که در ذهن دارید گرفتار کرده. ابتدا این نکته رو به خودتون یاداوری کنید که قرار نیست گذشته     
تون رو پاک یا فراموش کنید بلکه باید بین اون مرحله ی زندگی و زندگی فعلیتون تعادل برقرار کنید و بر افکارتون مسلط بشید. با کمی تامل، از خودتون بپرسید در حال حاضر در کجای زندگیتون هستید و چقدر برای خودتون وقت میگذارید؟ احساسات خودتون درباره خیانت پیش اومده رو مدام بررسی کنید و نگاه تقصیر گونه رو از خودتون و همسرتون بردارید و سهم ترمیم کننده خودتون رو در ارتباط نادیده نگیرید اما نگاهتون رو از ترمیم ارتباط به ترمیم روحیه خودتون و ایجاد نقاط مثبت جدید در زندگی بگذارید، به هر میزانی که ترمیم در باقی حیطه های زندگی برای شما پیش بیاد روحیه بهتری برای ارتباطتون با همسرتون خواهید داشت. اگر حرف ناگفته ای از اون مساله در ذهنتون باقی مونده سعی کنید به حالت گفتن افکار و احساساتتون بدون ایجاد حس تقصیر و حس مقاومت با همسرتون در میون بگذارید و از ایشون هم بخواهید برای ترمیم ارتباطتون با شما همراه باشند. فعالیتهای جدیدی رو با همسرتون ایجاد کنید و تا حدی که شخصیت و توانایی شما بهتون اجازه میده مسائل مشترک جدیدی رو که برای هردوی شما تا حدودی جذابه وارد ارتباطتون کنید چه از لحاظ سرگرمی چه از لحاظ فعالیت جنسی و چه از لحاظ داشتن تایمهای گفتگوی مشترک. در‌نهایت بدونید این مسیر بخشی از زندگی خود شماست که فقط بدون احساس تسلیم شدن و درماندگی و با اراده ای برای تغییر میتونید اون رو از رنج به گنج تبدیل کنید. موفق باشید :)

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha