چگونگی برخورد با خانواده همسر

با عرض سلام و خسته نباشی 

من هفت ساله ازدواج کردم و یک دختر شش ماهه دارم. خانواده همسرم از ابتدای زندگی با پسر من سرسنگین بودن و برای دخترشون ارزش قایل بودن و همیشه از او دفاع میکردن..بارها شده بود همسرم را جلو من کوچک میکردن و من ناراحت میشدم.ولی چیزی نمیگفتم. البته با من بحث نمیکنن و زیاد تو زندگیم دخالت نمیکنن. مشکلی که منو اذیت میکنه اینه که مادرشوهرم اهل دعوت کردن نیست و میگه هر وقت خودتون خواستید بیاید و ماهم از اول خودمون میرفتیم  بهشون سرمیزدیم. ولی اونا نمیان خونه ما و باید حتما دعوت بشن..تا اینکه دخترم بدنیا اومد و دو ماهی گهگاهی میمدن سرمیزدن. ولی الان اصلا نمیان سر بزنن و باید حتما ما بریم و همسرم از مادرش گله کرد گفتن ما از اول همینطور بودیم و اهل دعوت کردن نیستم. ماهم دیگه کمتر اونجا رفتیم ولی هر بار هم تیکه مینداختن که نمیریم اونجا. البته واسه دیدن نوه شون مشتاقن نه ما. ...حالا قصد دارم کلا نرم اونجا چون وقتی میرم سرسنگین رفتار میکنن و با خودم میگم چرا همش من باید بدون دعوت برم. بنظرتون راه درستیه و اینکه چه جور باید باهاشون برخورد کنم..؟ اینم بگم که اگه یه ماه هم نریم یه زنگ نمیزنن که کجایید و چه خبر درصورتیکه با دخترشون مرتب در تماس اند.. همسرم هم باهاشون میانه خوبی نداره و اگه نصیحتا من نبود تا حالا باهاشون قطع رابطه کرده بود.ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.