درود بر شما
تا حدودی متوجه شرایط فعلی شما در زندگی مشترکتون شدم. توضیح ندادید که چطور از عدم وفاداری همسرتون مطمئن هستید و در این خصوص چه رفتار و برخوردی داشتید. اما الان از خودتون بپرسید آیا ادامهی زندگی به این شکل براتون قابل قبول هست؟ با وجود کیفیت نامطلوب رابطهی عاطفی با همسرتون، اینکه بدون تفریح، فقط به امور منزل و فرزندانتون بپردازید و ... چنانچه مایل به تداوم این شرایط نیستید، پیشنهاد بنده به شما این هست که در آرامش، با حفظ خونسردی و احترام، در زمان و فضایی مناسب با همسرتون صحبت کنید. موقعیتهایی که براتون قابل قبول نیست رو توضیح بدید. به همسرتون بگید در این موقعیتها چه احساسی دارید و کاملا شفاف درخواست کنید که چه انتظاری از ایشون دارید. سعی کنید ایشون رو در جایگاه متهم قرار ندید چون طبیعتا هر کسی در چنین شرایطی گارد میگیره و سعی میکنه هر طور شده از خودش دفاع کنه. برای مثال، نگید تو آدم بیمسئولیتی هستی و حتی دکتر بردن بچهها با منه. بگید وقتی بچهها مریض میشن و تنها میبرمشون دکتر، احساسم این هست که... ازت میخوام که... با این الگو سعی کنید با همسرتون گفتگو کنید و اگر کوچکترین تغییری در جهت انجام خواستههای شما اعمال کردند، حتما تشکر و تقدیر کنید تا تشویق بشن برای تغییرات مطلوب بیشتر. در صورتی که قادر به پیش بردن گفتگو به این شکل نیستید، حتما با همسرتون به صورت حضوری به یک زوجدرمانگر مراجعه بفرمایید تا با کمک ایشون، علل و عوامل زمینهساز و تداومبخش عدم وفاداری ایشون بررسی بشه و ببینید برنامهی ایشون برای جبران گذشته و ادامهی زندگی چه خواهد بود.
به خدای بزرگ میسپارمتون
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید