2794

ناراحتی از خود در تنهایی

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 41 بازدید

با سلام من پنج سال پیش با علاقه شدید ازدواج کردم با خانواده ای از شهر دور و خانواده ای پرجمعیت به خاطر بعضی شرایط مجبور شدم باخانواده همسرم زندگی کنم طوری که در ماه همسرم فقط ده روز با ما بود و بیست روز من شهر غریب تنها با خانوادش شش ماه اول همه چیز عالی بود ولی‌کم کم فهمیدم اونا دو گروه هستن جاری ها غیبت خانواده شوهر و میکنن و خانواده شوه رشاکی از عروسها ولی هر دو گروه خوب حفظ ظاهر میکردن راستش تحمل این دوگانگی برام سخت بود در دنیای ساده خودم به یکی از خواهرشوهرها گفتم که چرا بعضی عروسها درباره پدرشوهرا ینجوری میگن همین حرفم جنجال بزرگی راه انداخت و میانه خیلی ها خراب شد البته دعوا رو خواهرشوهر کوچیکم راه انداخت که فوق العاده با سیاست و متظاهر و نیش زن بود اینم بگم این حرف رو من دوران عقدم گفتم و بعدهاخودم به گروه جاری ها پیوستم ولی با عذاب وجدان این کشمکش ادامه داشت تا اینکه من از او نجارفتم و همه با هم آشتی کردن و حالا تو خلوت خودم خودمو مقصر میدونم که چرا دو بهم زنی و خبرچینی کردم کمکم کنی؟

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۷ جنسیت زن شغل معلم وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز
ممنون از اعتماد شما
شما وارد خانواده ای شدید و به علت نبود همسر در روزهای از ماه مجبور شدید تنهایی خودتون رو با خانواده همسرتون پر کنید 
فقط شما فراموش کردید که چقدر اجازه دارید به مرزهای دیگران ورود کنید و یا حتی چقدر انها اجازه ورود دارند 
گاهی ما صمیمیت رو بد تعریف می کنیم و فکر می کنیم وقتی در کنار یکدیگر هستیم برای پر کردن ساعاتمون نیازه در مورد غایبین جمع گفتگو کنیم و نظرات خودمون رو شر کنیم اما فراموش می کنیم که با این کارمون به مرز دیگران ورود می کنیم 
گاهی هم به علت نبود اعتماد به نفس نمی تونیم به کسی که بدگویی می کنه بگیم که ما علاقمندبه شنیدن این موارد در غیاب فرد مورد گفتگو نیستیم 
شما برای پر کردن تنهایی تون فکر کردید نیازه حتما در یکی از این دو گروه وارد شدید و فراموش کردید که می توانید نطرات و فردیت خودتون رو داشته باشید و با مدیریت شرایط بتونید یک فرد مستقل باشید که موضع مشخصی داره و برای صمیمی شدن نیاز به بدگویی نداره و حتی اگر خودش هم ناراحت هست به طور مستقیم جرات مندانه با فرد مورد بحث گفتگو می کنه
اما به هر حال شما این مدیریت روابط رو نداشتید و به شما پیشنهاد می کنم در قدم اول خودتون رو سرزنش نکنید خوبه که متوجه اشتباه خودتون شدید تلاش کنید از این مورد تجربه کسب کنید و درصدد افزایش مهارت های خودتون باشید
یکی از این مهارت ها می تونه مهارت جرات ورزی باشه
مهارت نه گفتن باشه
و مهارت خودآگاهی 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha