سلام
شما ذهن تان بر روی فکر یا تصوری گیر کرده ... و بعد این فکر یا تصور در ذهن تان بارها و بارها دوباره تکرارمی شود ... شما این افکار را نمی خواهید ... به دنبال این افکار احساس اضطراب شدیدی به وجود می آید ... اضطراب سیستم هشدار دهنده ذهن شماست . هنگامی که مضطرب هستید مانند این است که با خطری مواجه اید . اضطراب احساسی است که به شما می گوید واکنش نشان دهید ، از خود محافظت کنید ، کاری بکنید ..
از طرفی ممکن است تشخیص دهید که ترس شما عاقلانه نیست ، چرا باید مغزتان دروغ بگوید ؟ چرا باید احساساتی را تجربه کنید که حقیقی نیستند ؟
البته احساسات دروغ نمی گویند ... اما متاسفانه باید بدانید اگر اختلال وسواس فکری – عملی داشته باشید ، آن ها به شما دروغ می گویند .
اگر اختلال وسواس فکری – عملی داشته باشید ، سیستم هشدار دهنده در مغزتان به طور صحیح کار نمی کند . مغزتان هشدار می دهد که در خطرید ، در حالی که این گونه نیست
متاسفانه ، در اختلال وسواس مغز شما می گوید که در خطر زیادی هستید ! حتی در موقعیت هایی که " می دانید " احتمال اتفاق وقوع حادثه بسیار کم است .
به احتمال زیاد شما دچار وسواس فکری و عملی شده اید.
وسواس عملی وارسی کردن
که حتما بایستی روانپزشکتان را مطلع کنید و همزمان با مشاور و یا روان درمانگری که مطمئن باشید روش درمانی مناسب را بشما ارائه میدهد را پیدا کنید.
در ضمن مشکل واژینیسموس شما کاملا قابل حل و درمان است و بطور اجمال در این مبحث نمی گنجد.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید