2794

سلام، من از مادرشوهرم خیلی میترسم چون همش باید حرف اون باشه اگه به حرفش گوش ندم بد نگام میکنه دعوا راه میندازه 4 ساله عروسشون شدم خیلی بهم بی احترامی کرده توهین میکنه توقع داره هرکار دوست داره انجام بده ولی من بازم زیاد بهش سر بزنم و زنگ بزنم منم دیدم بی احترامیا ادامه داره رفت و آمدم رو محدود کردم به پدرشوهرم زنگ میزنم برای احوال پرسی جواب تلفنامو نمیدن اما بعدش مادرشوهرم گله میکنه تو باید بازم بیشتر زنگ بزنی! انقد باهام بد رفتار کرده وقتی میخوام برم خونشون یا حتی تماس تلفنی باهاش داشته باشم قلبم به شدت میکوبه تو قفسه سینه احساس سنگینی میکنم دستام عرق میکنه چیکار کنم انقد ازش نترسم در ضمن از طرز نگاهش کاملا میفهمم که اصلا دوستم نداره با جاریم مقایسه میکنه منو، اگه بگه کاری رو کن باید انجام بدم حتی اگه اون کار عاقلانه یا ضروری نباشه شوهرم هم برای اینکه تنش ایجاد نشه میگه گوش کنم به حرف مادرش، ممنون میشم کمکم کنید؟ 

اطلاعات تکمیلی

سن 23 جنسیت زن شغل معلم وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

با سلام 

ترس از دعوا كردن و نوع نگاه نبايد عاملی شود كه هر اجباری را پذيرفت گاهی در برابر رفتاری بايد ايستاد تا طرف مقابل را متوجه كرد .اينكه شما تماس با پدر شوهرتان گرفته ايد خود هيزوم ريختن در آتش زير خاكستر است و جو را متشنج تر ميكند  چون همانگونه كه شما حساس شده ايد مادر همسرتان هم حساس اند ميتوانيد با خود مادر همسرتان تماس گرفته اما مكالمات را محدود كنيد وقتی شروع به سرزنش يا مقايسه كردن شد حرف را عوض كنيد يا سريعا تماس را قطع كنيد .هر فردی عاقل است و خود ميتواند انتخاب كند كاری كند يا نه شايد مقابله كردن سخت باشد و پر تنش اما به مرور كم ميشود و هركس متوجه جايگاهش ميشود و بهتر است تا قبل از بچه دار شدن شرايط را تغيير دهيد تا اوضاع بدتر نشده .بجای اينكه نوع نگاه را نيز تعبير ميكنيد يا فكرتان را درگير كرده ايد كه شما را دوست ندارند  از روش بيخيالي كمك بگيريد .

الان شما همسر پسرش هستيد و مهم ارتباط شما دو نفر است

با همسرتان صحبت كنيد و سعي كنيد كمی جلوی توقعات را بگيريد .بهتر است برای اين علائم اضطرابی خود مدتی از محرک دور باشيد چون اين علائم به شدت به جسم آسيب ميزد در مرور زمان .

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha