درود برشما
مهم ترین فلسفه ازدواج به دست آوردن آرامش و امنیته، اصولا یک دختر با ازدواج به دنبال کسب امنیت و آرامشه ، آرزویی که با حضور یک زن دیگه در کنار همسرش از بین میره، حالا چه دلایل شوهرش برای ازدواج مجدد منطقی باشه چه غیر منطقی، و معمولا هیچ زنی دوست نداره که شوهرش به فکر ازدواج دوم بیفته،،
اما انتخاب برای موندن و رفتن نیاز به بررسی شرایط شما داره که آیا از نظر روانی، عاطفی، اجتماعی و مالی و شرایط دیگه کدوم کفه ترازو سنگینتره و تبعات منفی و مثبت هر کدوم رو برای خودتون یادداشت کنید و بعد تصمیم بگیرید، چه بسا خارج از این زندگی، به سعادت و خوشبختی برسید و یا اینکه شرایطتون در موندن و سازش با شرایط جدید بهتر باشه...!
با آرزوی شادکامی برای شما
بگو بلا سر خودت در بیاری بهتره، قطعاً آدم جسور داد نمیزنه که من بلا سر خودم در میارم، تن به خواسته غیر منطقیش نده، اینو کسی میگه که خودش تجربه تلخ هوو داشتن رو داشته اما به راحتی و با حفظ همه حقوقم از اون .... جدا شدم. هر چند اون زن صیغه ای هم کلاهبردار بود و تمام دارایی اون عوضی رو برد آخرش عین تفاله انداختش بیرون. مقاوم باش، من هم دخترشو دارم هم پسرشو 32 سالمه و انگشت کوچیکم نمیشد اون ...
سلام
اگر همسرتون مرد خوبی هستن و ازشون راضی هستین به نظر من طلاق نگیرید
به این فکر کنید که یه خانم دیگه هم به جز شما خوشبخت میشه ....
چه راحت میگید اینو، اگه خودت جای این خانوم بودی همین کارو میکردی دوست عزیز؟تحمل کردنش برای یه خانوم بی نهایت عذاب آوره که بخواد شوهرشو با کس دیگه ای شریک بشه، این آقا اگه خوب میبود هرگز به خانومش چنین پیشنهادی نمیداد