سلام عزیزم، این موضوع ابعاد زیادی داره و مطالب زیادی هست که من باید بدونم تا بتونم در موردش صحبت کنم پس نکاتی که در اینجا ممکن هست را مختصر براتون میگم ، بخش اول فرهنگو عقاید شماست که من در مورد اون اطلاعاتی از شما ندارم، بخش دوم برمیگرده به رابطه بین شما و همسرتون که اگه رابطه به اندازه کافی صمیمی و نزدیک و رضایت بخش باشه نشان دهنده زیر ساخت خوبی هست که در طول مدت زندگی مشترک تونستید ایجاد کنید اما این رابطه حاصل فعالیتهای دو نفر ( شما و همسرتون) هست و لازمه هر فرد به تنهایی در مسایل شناختی و توانایی های مهارتی و ارتباطی توانا باشه تا بتونه رابطه سالم و مستحکمی داشته باشه، در پی مخالفت و دلخوری شما از رابطه ایشون با خانم های دیگه بدون اینکه مسله خاصی پیش اومده باشه و شما ذکر کنید بوی ترس و ناامنی شما در رابطه به مشام میرسه ، خوب معمولا ما با ترسهای فردی که عموما از کودکی در روان ما شکل گرفته اند وارد رابطه میشویم و بهترین فضا برای بروز رفتارهایی که حتی در سطح ناخودآگاه ما هستند و ما نسبت به آنها آگاهی نداریم، رابطه ی مشترک هست.
حالا اینکه ترس شما چی هست از کجا ناشی شده و در کدام موارد فعال میشه باید بررسی بشه و تراپی بگیرید و روی اون کار کنید تا به کیفیت رابطه اتون و آرامش خودتون منجر شود درمواردی که مسله فردی ما مطرح است پیدا کردن راه حل در طرف مقابل میتونه در طولانی مدت به رابطه ما آسیب بزنه گاهی وقتها تشخیص این مسایل کمی سخت هستند مثلا در نظریه عشق استرنبرگ ما رابطه را در مرکز یک مثلث در نظر میگیریم که در سه راس آن: تعهد، صمیمیت و شور و هیجان رو داریم ممکنه فکر کنیم تعهد یعنی ندیدن یا توجه نکردن به هر زنی غیر از ما ....در این موارد باید با درمانگر صحبت کنید تا موارد بالغانه از موارد مسایل شخصی شما جدا بشه معمولا در ابتدا تشخیص توسط خود فرد بسیار مشکل است اما به مرور با شناخت خودتون کم کم با کمی تامل میتونید خیلی خوب نقاط ضعف خودتونو پیدا کنید و هر روز رشد بیشتری در شخصیت خودتون و در پی اون در کیفیت رابطه اتون داشته باشید .
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید