2794

مدیریت خشم نداشتن همسر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 56 بازدید

سلام

 همسرم تا خوبه خوبه، عصبی که میشه اصلا نمیفهمه چی داره میگه. دیشب مهمونی خونه برادرش بودیم، سر اینکه من تو جمع صدای تلویزیون رو یکم زیاد کردم اومدیم خونه دعوایی به پا کرد که اگه جوابشو میدادم و سکوت نمیکردم کل ظرفای خونه رو میشکست. منم مجبورم اینجور مواقع سکوت میکنم چون برادرشوهرم و مادرشوهرم در ساختمونمونن. اومدیم خونه گفت ببخشید ... تو تحصیلاتت و دانشگاهی که به تو مدرک داده که نمیدونی تو جمع صدای تلویزیون رو زیاد نکنی، خانوادگی اینجورید، پدرت هم وقتی مهمون داره پای تلویزیونه، غلط میکنید مهمون دعوت میکنید وقتی می‌آید فیلم ببینید. تو رو خدا ببینید چقدر توهین کرد. البته من یکمم اخمام تو هم بود چون همش با زنداداشش که بی حجاب بود شوخی می‌کرد و حرف می‌زد در صورتی که شدید به حجاب من گیر میده. دو تا بچه 7 ماهه دارم دوقلو. فقط سکوت کردم و تا صبح خون دل خوردم. شوهرم خیلی پولداره، نسبت به اطراف من و خودش بهترین زندگی از نظر مالی و سفر داریم. همین باعث شده فکر کنه که دیگه الان من بهترین زندگی رو تحت هر شرایط دارم، ولی عصبیه، زود جوش میاره نمیفهمه چی میگه. به سرم میزنه بچه ها رو بدم مادرش و برم خونه پدرم به خاطر توهیناش. ولی پدرم که خودش شرایط نداره کجا برم. خیلی ناراحتم. تو رو خدا خوب راهنماییم کنید. خلاصه نگید. من فوق لیسانس دارم و 28 سالمه شوهرم لیسانس و 34 سالشه

اطلاعات تکمیلی

سن 28 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام عزیزم ، احترام از نیازهای اولیه هر رابطه ای است و شما حق دارید که بخواهید بهتون احترام گذاشته بشه و طبیعی است که در صورت نبودن احترام دلخور بشید، در متن بالا شما چند موضوع رو عنوان کردید که هر کدوم از اونها مستلزم  صرف زمان و بررسی دقیق هست تا مسایل ریشه یابی بشه و راه حلهایی کارآمد و عمیق ارایه بشه اینو صادقانه خدمتتون میگم که نه اینجا و نه در هیچ فضای مجازی دیگری نمیشه مسایل رو به طور کامل برطرف کرد یا درمان انجام داد نوشته های ما برای آگاهی بیشتر شما و کمک حداقلی برای زمانهایی که به هر دلیلی کمک دیگری در دسترس ندارید است، پس لطفا برای خودتون و زندگیتون وقت و ارزش قایل بشید و قبل ازینکه مسایل پیچیده تر بشوند برای برطرف کردن تعارض ها حتما از فردی متخصص کمک بگیرید، اگر شما عفونت کوچکی در ناحیه ای از بدنتون داشته باشید به سادگی در مراحل اولیه درمان میشه اما اگر به موقع بهش نرسید خدای نکرده بعدا با عفونت سراسری در بدن یا همان عضو روبرو خواهید شد ، روان ما هم همینطوره دقیقا ولی متاسفانه به اندازه جسم جدی گرفته نمیشه ...
در مورد مسله شما عدم مدیریت خشم تویط همسرتون مسله اصلی نوشته شماست باید دید که همسر شما حاضر هست در کارگاه های مدیریت خشم زیر نظر متخصص شرکت کنند یا نه ، مهارتهای مدیرت خشم بسیار سودمند خواهد بود  اما اگر پاسخ خیر باشد لازمه شما روی توانایی ها و حوزه اختیار خودتون کار کنید یعنی تا جاییکه براتون ممکن هست شما مدلی رفتار کنید که به بیشترین پاسخ در مورد خواسته اتون برسید (خواسته شما احترام در نظر گرفته شده)
شما نمیتونید بدون میل و خواست همسرتون ایشونو تغییر بدین اما میتونید روی ایشون اثر بگذارید ، چه طوری؟ با مدل بودنتون، و در مرحله بعدی با اقدام ها و نحوه رفتارتون ، توجه کنید منظور من اصلا سکوت های همیشگی و شنیدن توهین برای بیشتر نشدن ماجرا نیست! بلکه پیدا کردن راه حل مناسب هست مثلا ببینیم ایشون در چه مواردی بیشتر این رفتارها رو بروز میدهند؟ در چه زمانهایی و در چه موقعیتی ؟یا مثلا شما هر حرف ایشون رو چطور تعبیر میکنید ؟ روی اون کار بشه که بیش برآورد نکنید ورفتار موثر مطابق با شرایط زندگیتون انجام بدین گاهی سکوت گاهی پاسخ بعد از طی زمان مشخص گاهی صحبت جدی در زمان آرامش و قول و قرارهای فی مابین و .... هزاران روشی که بستگی به شخصیت شما و همسرتون داره استفاده میشه ، هر روش در حرف شاید ساده به نظر برسه اما در عمل تغییر کار پیچیده و نسبتا دشواری هست گاهی ما فکر میکنیم که ما که آرومیم یا مثلا به خواسته های همسرمون احترام میگذاریم در حالیکه اغلب به رفتار خودمون و مدل بودنمون بینش و آگاهی نداریم بگذارید یک امتحان ساده بکنیم: 
اگر من به شما بگم :" ازنوشته  شما مشخصه که شما علت اصلی این رفتار همسرتون هستید و مشکل فقط به شما مربوط هست نه ایشون "  
چه احساسی به شما دست میده ؟ چندبار جمله رو بخونید و صادقانه افکار و احساسی که براتون پیش میاد رو تماشا کنید ببینید چیزی شبیه به اینها در فکرتون میاد؟ :
فکر کنید  مورد بی احترامی قرار گرفتید ، روانشناس بی سواده، داره به شما ظلم میشه ، شما کلا شانس ندارید ، کسی درد شما رو نمیفهمه و....
همه افمار بالا برداشتهایی از جمله بالایی بود که هیچ کدام بالغانه نیست پس هر بار که همسر ما یا فرزند ما با ما صحبت میکنه ما به جز پیام اونها یا به جای پیام ائنها این افکار خودمون رو هم همراهش میکنیم و طبیعتا پاسخی هم که میدیم در ارتباز با همین افکار هست نه صحبت اصلی فرد ، در این مثال پاسخ بالغانه به سوال این بود که : چطور اینو میگید؟ من متوجه نمیشم چطور علت اصلی رفتار فردی دیگری هستم ، میشه بیشتر توضیح بدید؟...
در بینش و مدل بودن بالغانه ما به دنبال کشف پاسخ هستیم و به جای حدس زدن از سوال پرسیدن استفاده میکنیم.
در نهایت امیدوارم با آموزشهایی که هر دوی شما در رابطه با مهارتهای ارتباطی میگیرید بتونید رابطه گرم و صمیمی ایجاد کنید و کیفیت رابطه اتونو بهبود بدید یادتون باشه آموزش دیدن یکی از زوجین بسیار بهتر از آموزش ندیدنه اگر همسرتون همراهی نکردند خودتون برای  رابطه اتون دست به کار بشید . 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

سلام خسته نباشید همسرم ٣٠ سالشه و مشکل بخاطر مدیریت نکردنش بو د درامد داره ولی مدیریت نداره من موضو

پاسخ دوست عزیز اگر قرصی که مصرف میکنند بخاطر اعتیادشان هست حتمابا یک متخصص مشورت کنید.اگر اسم قرص را میدانید با مشاورینی که در مراکز ترک اعتیاد هستند مشورت کنیدبسیاری از خانمها فکر میکردند که این مسئله بر...

عدم مدیریت مالی همسر

پاسخ سلام دوست عزیزآیا همسرتان همین یک برادر را دارند؟والدین همسرتان در قید حیات هستند؟این وابستگی از نظر شما تحت چه احساس و تفکر در همسرتان شکل گرفته؟برداشتم از شرحی که داده اید این است که همسرتان به براد...

ادامه تحصیل و مدیریت زمان

پاسخ سلام عزیزم ، وقتتون بخیر ، عزیزم اگر واقع بینانه به شرایط شما نگاه کنیم. کمی سخته درس خوندن در این شرایط. یه برنامه ریزی دقیق و سخت گیرانه باید داشته باشید و باید از زمان استراحتتون باید برای درس خوند...

مدیریت کردن روابط خانواده ها در دوران نامزدی

پاسخ خانم عزیز سلام متوجه هستم که انتظارات به حق شما از مورد استقبال گرم قرار گرفتن توسط خانواده ی نامزدتان برآورده نشده و این موضوع چقدر احساس دلخوری و غریب واقع شدن می دهد. متأسفانه به هر دلیل که این برخ...