سلام دوست گرامی
ممنون از اعتماد شما
شرایط سختی دارید و دچار تعارض بین بیماری و ازدواج و همین طور سخت گیری پدرتون
وقتی در وجود ما تعارض رخ میدهد که ما از واقعیت وجودی خودمون فرار کنیم و نتونیم این واقعیات رو بپذیریم
به نظر میاد شما هم هنوزنتونستید این بیماری و شرایط موجود زندگیتون رو بپذیرید و دائم خودتون رو با افراد سالم دوروبر خودتون مقایسه می کنید و این مسئله موجب می شود تعارضات درونیتون بیشتر بشه و همین طور که فرمودید رو به افسردگی ببرید
بیاید طور دیگه ای به شرایط تون نگاه کنید و خودتون رو با همین شرایط بپذیرید اگر شما نتونید خودتون رو با این بیماری بپذیرید چطور توقع دارید فردی که قرار هست با شما همراه سفر زندگی باشد شما رو بپذیرد
بیماری ممکن هست در هر مقطعی از زندگی رخ دهد حتی بعداز ازدواج
مطمئنا شما دارای ویژگی هایی هستید که اگر فرد مناسبی رو در کنارتون داشته باشید به خاطر اون ویژگی ها با بیماریتون هم کنارخواهد آمد
یکی از مواردی که اضطراب رو بیشتر می کنه همین اجتناب و دوری کردن هست درسته مقطعی اضطراب رو کم می کنه اما دوباره اضطراب با شدت بیشتری برمی گرده
برای درمان اضطراب خودتون رو در شرایطی که از آن دوری می کنید قراردهید اضطراب دوستی هست که اگر آن را در آغوش بگیرید شما رو رها خواهد کرد
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید