2794

طلاق یا ادامه زندگی

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 75 بازدید

سلام

من ۲۴ ساله هستم و چهار ساله ازدواج کردم

همسرم از لحاظ اجتماعی مرد معقولی هست بسیار پر محبت و احساسی و به صورت زبانی خیلی ابراز عشق میکنه اما روی پول و مسائل مالی خیلی حساس هست اگر برام پولی خرج میکنه منت میذاره سرم و همیشه از همه توقع داره از لحاظ مالی حمایتش کنن که البته چون پدر و مادرم به علت ورشکستگی پدرم نمیتونن خیلی کمک کنن دائما دنبال بهانه ست تا منتی بذاره و یا تهمت بزنه که اونا پول منو خرج کردن (به خاطر مسائلی که در گذشته وجود داشته) در بحث ها اول به پدرم بی احترامی می کنه و بعد منت پولایی ک خرج کرده رو میذاره چون شهریه دانشگاهمو میده میگه نباید هیچ پول اضافه ای ازم بخوای و حتی حساب کرده که روزی ۴۵ هزار تومن خرج منه و وقتی میگم اگه منم حقوقی بیارم خونه همینطور حساب میکنم میگه اجازه نمیدم بری سرکار و این حرفا دندونم رو خراب بود پر کردم بعد یه مدت گفتم چرا مسافرت نمیریم گفت اگه بابات دندون خرابتو پر میکرد من الان پولشو میدادم بریم مسافرت کلا روی پول خیلی حساسه برام کادوی خاصی نمیخره یا خرجی درست و حسابی نمیده خیلی اهل رفت و آمد نیست میگه خرجمون زیاد میشه البته الان حدود یکسال هست که بیکاره

یکسال التماسش میکنم که بریم سینما میگه نمیشه یا اینکه بریم بیرون چیزی بخوریم خیلی به ندرت پیش میاد اجازه نمیده با دوستام برم بیرون به پوششم خیلی گیر میده من چادری نیستم اما بد حجابم نیستم و از روز خواستگاری هم همینطور بودم حتی مهریه من عندالاستطاعه شد به اصرار همسرم و خانواده ش

میگه باید بشینی تو خونه من میام از بیرون غذام اماده باشه خونه تمیز باشه لباسام اتو باشه میگه بچه میخوام میگم شرایطشو نداریم باهام قهر و دعوا میکنه جدیدا باهام تو بحث ها خیلی بد حرف میزنه و میگه باید یاد بگیری اونطوری که من میگم زندگی کنی

نمیدونم باید چیکار کنم خانوادم میگن جدا شو اما من نمیدونم کار درستیه یا نه نمیدونم طلاق چه بلایی ممکنه سرم بیاره من دوستش دارم اما اون خیلی بهونه میگیره و اذیت میکنه

من یکبار در دوران عقد تا مرز جدایی رفتم و دو سال بدون طلاق از هم جدا بودیم ولی با اصرار همسرم و گرفتن حق طلاق راضی شدم دوباره برگردم و زندگی کنیم

لطفا کمکم کنید ممنون

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۴ جنسیت زن شغل دانشجو پرستاری وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام و وقت بخیر
ببنید حرفهایی که شما فرمودین خیلی مبهم بود و من متوجه نشدم که اون اختلاف اول سر چی بوده و اینکه تاریخچه آشنایی و ازدواج تون چطور بوده اما چیزی که مشخص هست اینکه شما از ابتدا به نوعی ایشون رو عادت دادین به پذیرش شرایط .در حال حاضر هم بهتر که سعی کنید ارتباط تون بهبود بدین و اگر میبینید که همسرتون مشکل پول داره بپذیرید و به جای اصرار و به وجود آوردن اختلاف قبول کنید شرایط همین و با این شرایط ثابت شما چطور میتونید خوب زندگی کنید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha