سلام عزیزم، مسله ای که عنوان کردید یک موضوع با دلایل عمیق روانشناختی و البته فرهنگی است، در خانواده هایی که معمولا بین زن و شوهر رابطه عمیق و صمیمی وجود ندارد گاهی همسران با یکی از فرزندان خود رابطه نزدیک تری ایجاد میکنند و این خلا و نیاز روانی عاطفی که در رابطه اصلیشون وجود داره رو توسط فرزندشون جایگزین میکنند و پاسخ میدهند ، مثلا مادر با پسر خود ( اولین یا آخرین بچه بیشتر به این بازی گرفته میشود) یا پدر با دختر خود رابطه صمیمی ایجاد میکند به طوریکه او انتظار دارد بخشی از نیازهای اساسی او را رفع کند و پسر در اینجا نقش همسر را بازی میکند و اصطلاحا جابه جایی نقش ها در خانواده رخ میدهد، اگرچه مادر خیر خواه و علاقه مند به موفقیت پسرش است اما در سطح ناخودآگاه از دوری پسر یا ورود عضوی که توجهو تمرکز پسر را از روی مادر بردارد خوشنود نیست و ریشه بخشی از اختلافات ازینجا ناشی میشود، در چنین شرایطی نقش فرزند بسیار مهم است که بتواند با آگاهی ازین بازی کم کم نقش خود را عوض کند و در جایگاه خودش قرار بگیرد .
حالا شما به عنوان همسر این فرزند ابتدا باید بپذیرید که همچین مسله ای در خانواده ایشون وجود دارد و لزوما به شما ربطی ندارد یعنی احتمالا اگر کسی دیگر هم جای شما بود برخورد همین بود چون موضوع همسر شماست که قبلا شوهر مادرش بوده! نه شخص شما پس مسایل رو شخصی نکنید اما حتما با مادر شوهرتون صحبت کنید
و ازشون علت رفتارشونو بپرسید و بهشون بگید که احساس ناخوشایندی ازین رفتارها در شما به وجود میاد و هر احساس و افکاری که در این مورد دارید رو باهاشون در میون بگذارید ، خوشبختانه همسرتون در مسیر خوبی طبق مثالهای شما قرار دارند و تلاش بر مدیریت رابطه بین شما و مادرشان دارند اما اگر از یک متخصص زوج درمانگر کمک بگیرید خیلی خوب قادر خواهید بود این مسله رو حل کنید ، حل این موضوع علاوه بر رشد رابطه مابین شما باعث رشد همسرتان در سایر ابعاد زندگیشان هم خواهد شد .
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید