2794

دعوا با همسر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 156 بازدید

باسلام خدمت شما، متولد 75هستم و در سال 92 باوجود سن کم ، نه به اجبار خانواده بخاطر تنهایی که خودم احساس میکردم ازدواج کردم، تصورم از ازدواج در اون سن فقط و فقط از تنهایی دراومدن وتفریح بود!اما بعداز عقد ورفت و آمد باخانواده همسرم متوجه شدم که تعصبی هستن واصلا اهل تفریح و دورهمی نیستن ... ازدواج ما کاملا سنتی بود والبته که از اول انگار دلم راضی نبود و نمیخواستم اما بخاطر دلایلی دلم میخواست یک همدم کنارم باشه. و اولین خواستگاری که تواون موقعیت برای من اومد من بدون فکر جواب مثبت دادم، الان از بیرون شاید زندگیم بی نقص بنظر برسه اما بازندگی که من تصور داشتم زمین تا آسمون فرق میکنه،

وحالا باگذشت سالها هزاران بار بین ما بحث اتفاق افتاده وهمه اش بخاطر علاقه نداشتن من به همسرمه! اما هیچوقت جرأت بخرج ندادم که ازشون جدابشم بخاطر حرف مردم جَو بدی که تو شهرستانها هست والبته که یه بچه 2سال و نیمه هم به این زندگی اضافه شده به اصرار همسرم ، چندماه پیش تا پای دادگاه رفتیم اما همسرم رضایت داد به مشاور وبا دوجلسه اومدن پیش مشاور کمی فقط کمی تو رفتارش تغییر ایجاد کرد اما تعصب و نداشتن تفریح ونداشتن استقلال من وکل دعواهامون باعث میشه زندگیمون اصلا درست نشه، ازطرفی یه جاری باسیاست دارم که دوسال بعداز عقد ما به عقد برادر شوهرم در اومد ومتولد 69 هست از من بزرگتر و برادرشوهرم جوری بود که من همیشه میگفتم خدابداد زن این برسه اما الان چنان اون زن باسیاست درستش کرده که باز باوجود اون من ناخوداگاه هی زندگیمو با زندگیش مقایسه میکنم و حسادت که نه غبطه میخورم که چرا با دعوا همچین بلایی سر زندگیم آوردم منی که قرار نبود اصلا از این آقا جدابشم چند سال اول زندگیمو هی با ایشون لج کردمو هی ایشون هم بیشتر لج کردن وفاصله وجدایی افتاد بینمون

حالا من مشکل اولم این هست که تحمل اینکه یکی مثل جاریم بخواد پز سیاست و زبون بازیشو بهم بده ندارم وبهم میریزم میبینم اینقدر زندگیش باب میلشه هم تفریح هم پول خرج میکنه هم ازاول مثل من خودشو خراب نکرده و کنار نکشیده...

دوم اینکه شوهرمن خیلیرفتارای بابابزرگانه داره واهل تفریح نیست ،سن منو درک نمیکنه ودعواهامون باعث شده که روز بروز ازهم دورتر بشیم ودعوا وبحث وگریه من عادی بشه والان شاید اصلا ارزشی براش نداشته باشم وهمه اش هم بخاطر غرور ولجبازی ایشون وعلاقه من که از اول شکل نگرفته حالا راهنماییتون چیه ؟؟؟ من قصد جدایی ندارم اما تحمل زندگی خشک ونظامی روهم ندارم وخیلی عصبی شدم خواهش میکنم کمکم کنید

ببخشید طولانی شد

اطلاعات تکمیلی

سن 23 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده و زوج درمانی

با سلام و وقت بخیر
یک از پایه های اساسی زندگی زناشوی میل و علاقه به طرف مقابل است ، رابطه ای که این پایه مهم را نداشته باشد دچار سیکل معیوب خواهد شد ، سیکل معیوب به این معناست که حتی اگر طرفین برای بهتر شدن رابطه قدمی برداند چون رابطه چهارچوب ندارد ، تلاش های طرف مقابل نیز دیده نخواد شد و تاثیری در کیفیت رابطه نخواهد گذاشت.
رابطه شما نیز درگیر این سیکل معیوب شده است ، شما آن پایه اساسی یعنی شباهت نسبی و علائق مشترک که موجب افزایش صمیمت می شود را ندارید و همین موضوع موجب میشود هر آنچه در اطرافتان میگذرد تبدیل شود به دلیلی برای تاثیر گذاری برزندگی شما .
مطالعه کتابهایی برای بهبود رابطه زناشویی و فراگیری مهارت های ارتباطی بر کیفیت رابطه تاثیر گذار است ، به شرط آنکه ابتدا تکلیفتان با انتخابتان ، زندگیتان و میل به ادامه رابطه زناشویی را روشن نمایید.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha