2794

با سلام

خواهر کوچیکم ده سالشه

متاسفانه مشکل بزرگی برای ما پیش آمده که واقعا نمیدونیم چیکار کنیم

چند وقته به مادرم میگه: خوشم میاد زندانیم کنن لختم کنن دست و پامو ببندن و بخصوص جای خصوصیمو قلقلک و ماساژ بدن!

از اونجایی که با مامانم صمیمیه و ما سعی میکنیم با آرامش جواباشو بدیم اینقد راحت این حرفا رو زده

اینم بگم ما خانواده سالم و معمولی ای هستیم خودش میگه از وقتی با یکی از دخترای هم سنش یواشکی به پیشنهاد اون (که خیلی دختره زبلیه) جای خصوصی همدیگرو دیدیم اینطوری شدم و همینطور یک فیلمی دیدم(ما شبکه ایران داریم و مذهبی)منظورش کارتونهای دوبله شده ای که دانلود میکنیم

خلاصه شبانه روز یواشکی میاد میگه چیکار کنم دوباره اون حس بهم دست داد...

مامانم که اولش هنگ بود ولی کم کم سعی کرد دوستانه و با مطالبی که اینطور اونور فهمید برخورد کنه همیشه بهش میگه نگران نباش حس طبیعیه همه دارن ولی الان ضرر و بیماری داره باید حواستو پرت کنی چون خودش گریه میکنه و فکر میکنه مریضه

اما دوباره و در طول روز ادامه داره این فکرا و حرفاش

تو رو خدا بگین ما چیکار کنیم؟

اینم بگم خواهرم شبیه دخترای امروزی اصلا زود بزرگ نشده یعنی از لحاظ ظاهری هنوز بچست نه نوجوان همینطور عقلی!هنوز با بچه های چهار پنج ساله می ره تو بازیای خیالی و خاله بازی و اینا...

فقط لطفا نگید هر چه زودتر مشاور درست ببرید چون ما اینو خودمون میدونیم که باید مشاوره ببریم . منتها مشاور خوب پیدا نمیکنیم که مطمئن باشیم یکی دو بار یکی پیدا شده بعد از وقت گذاشتن و صحبت کردن با مشاور ،و پرداخت هزینه گزاف متوجه شدیم که این مشکل در حیطه تخصصیش نیست و دوباره آواره مشاورها شدیم!

اول از همه از نحوه صحبتم عذرخواهی میکنم واقعا احتیاج به راهنمایی شدید داریم اما همه مشاورها به جای یک مشاوره و راهنمایی دقیق و درست

به این جمله بسنده میکنن که"حتما یک مشاور درست ببرینش»

ممنون میشم اگر شما هم میخواین به جای راهکار، همچین پیشنهادی بدین حتما اسم و مشخصات دکترو برامون ذکر کنید که کجا بریم هر جای تهران.

دعاتون میکنم یک جواب مطمئن بدین و خواهرانه یا برادرانه راهنمایی کنید جدیدا میگه با گریه 

میدونم بده ولی این فکر به ذهنم میاد خصوصی پسر تورو ببینم یا ماساژ بدم یا یه همچین چیزایی

پسرم یک سالشه

و من واقعا درماندم

باور کنید شنیدن چنین چیزایی خیلی برامون عجیبه اما فقط داریم سعی میکنیم مهربان و عاقلانه و دوستانه رفتار کنیم!


اطلاعات تکمیلی

سن 2^ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور زناشویی و سلامت جنسی

با سلام


1- کنجکاوی های جنسی در سنین کودکی و نوجوانی طبیعی است. از جمله این کنجکاوی ها دید زدن اندام های جنسی طرفین هست. نگران نباشید. 

2- از این کنجکاوی ها بستر آموزشی بسازید و به او هر بار گوشزد کنید که این قسمتها اندامهای خصوصی است و نگاه کردن، لمس کردن، و حرف زدن در این خصوص درست نیست مگر با والدین و پزشک آن هم در صورتی که عضو خصوصی شما آسیب دیده باشد یا برای نظافت باشد

3- مادر شما کار درستی کرده و برخورد درستی داشته. این حرف که او را بدزدند و قلقلک بدهند در ذهن شمایی که بزرگسال هستید محتوای جنسی دارد، در نظر وی فقط یک خیالپردازی است. به جایی اینکه با وی مقابله کنید که نباید این افکار را داشته باشد یا حواسش را پرت کند، به وی بگویید که خوب این افکار بیاید مگه چه اشکالی دارد؟ در واقع عادی سازی کنید. مثل کودکی که فکر می کند سوپر من شده و دارد افراد را نجات می دهد. یا دزد شده و با پلیس ها در افتاده. 

4- در کل بیشتر از اینکه خود کودک مشکلی داشته باشد، شما و خانواده دچار اضطراب و نگرانی شدید و این اضطراب به وی منتقل شده. با عادی سازی این موضوع و اینکه خوب اگر این فکر اومد خوش اومد. فکر دیگه . می یاد و می ره.  عادی سازی کنید. بر خلاف انتظارتان توجه بیشتر به این مشکل، قوت این افکار را بیشتر خواهد کرد. در واقع یک فانتزی ساده در اثر واکنشهای ناخودآگاه شما و خودش تبدیل به یک وسواس فکری شده. با عادی سازی از ادامه یافتن این وسواس جلوگیری کنید. نگران نباشید این فکر تبدیل به عمل نخواهد شد. 

5- در صورت تمایل از طریق پروفایل بنده در نی نی سایت، برای مراجعه حضوری اقدام فرمایید


موفق باشید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha