درود بر شما
در بسیاری از اوقات، احساس ناخوشایندی که تجربه میکنیم و رفتاری که متعاقبا از ما سرمیزنه، تحت تاثیر افکار و نوع نگرش ما نسبت به مسائل قرار داره. با این توضیح، اجازه میخوام بخشی از یادداشتتون رو با هم بررسی کنیم:
"خواهرشوهرم مشکل شنوایی داره و همین رو بهانهای کرده برای استفادهی بیشتر از گوشی."
صرف نظر از محتوای پیامهای خواهرشوهرتون، به نظر شما کسی که مشکل شنوایی داره، با صحبت کردن پای تلفن راحتتر هست یا پیام دادن؟
و همچنین این بخش از یادداشتتون: "بهش پیام داد که توی جاده یکی از فامیلها تصادف کرده. در صورتی که از همسرم هیچ کاری برنمیاومد و باعث شد اون شب با هم دعوا کنیم."
بیایین فکر کنیم یک پیام چطور میتونه باعث بشه دو نفر با هم دعوا کنن؟ درک میکنم که همسر شما با دریافت اون پیام، احتمالا خیلی آشفته و نگران شده بودهن. شما دلتون نمیخواست این اتفاق بیفته و دریافت چنین خبری اصلا در کنترل شما نبوده. اما فکر میکنید در چنین مواقعی چه راهی وجود داره برای اجتناب از بحث و جدل؟
"خواهرشوهرم شاید سه یا چهار بار توی این پنج ماه بهم پیام داده باشه و احوالپرسی کرده باشه."
برداشت بنده از جملهی شما این هست که احتمالا انتظار دارید ایشون بیشتر از اینها جویای حال شما باشند. یا اینکه تعداد تماسهای ایشون با خودتون رو مقایسه میکنید با تعداد تماسهای ایشون با همسرتون. خوب دقت کنید این مقایسه و توقع میتونه چقدر شما رو آزردهخاطر کنه.
همچنین در مورد خانوادهی همسرتون، متوجهم غیبت کردن رو رفتار پسندیدهای نمیدونید و انتخابتون این هست که محل غیبت رو ترک کنید اما نگران تربیت فرزندتون در آینده هستید. در نظر داشته باشید که در جهان، هزاران گفتار و رفتار ناخوشایند و ناپسند ممکنه وجود داشته باشه که ما دلمون نمیخواد فرزندمون اونها رو یاد بگیره اما آیا میتونیم تمام جهان رو کنترل کنیم تا مطابق نظر ما رفتار کنند مبادا روی تربیت فرزندمون تاثیر منفی بگذاره؟ ما میتونیم تلاش کنیم تربیت صحیح، سجایای اخلاقی و رفتار پسندیده رو با آموزش صحیح و با رفتارمون به فرزندمون منتقل کنیم و در نهایت اگر فرزندمون به عنوان یک انسان، دوست نداشت شبیه ما باشه و انتخابش این بود که مثلا پشت سر دیگران غیبت کنه، انتخاب خودش هست و ما قادر به کنترل او و تغییر دادنش مطابق نظر خودمون نخواهیم بود. ما وقتی میتونیم از درون به آرامش برسیم که بپذیریم در جهان فقط یک نفر تحت کنترل ماست و اون یک نفر، خودمون هستیم. با این دیدگاه، اینکه شما به خواهرشوهرتون پیام بدید و بگید من به صحبت کردنتون کاری ندارم اما هر مسالهای رو به همسر من نگو! عملا نشوندهندهی این هست که شما دقیقا به صحبت کردن ایشون با همسرتون کار دارید و سعی در کنترل مضمون مکالماتشون دارید. طبیعتا هیچ کسی دوست نداره توسط دیگران کنترل بشه و دلش نمیخواد کسی در روابطش دخالت بکنه. بنابراین پیشنهاد بنده به شما این هست که بپذیرید هیچیک از ما قادر به کنترل دیگران نیستیم. و حساسیت نشون دادن و تذکر دادن مکرر میتونه بر کیفیت روابط ما تاثیر منفی بگذاره. شاید بهتر باشه حساسیت درونی خودتون رو نسبت به این مساله کمتر کنید و تلاش کنید که در همسرتون هم حساسیتی نسبت به نظرات خودتون در ارتباط با خانوادهشون ایجاد نکنید تا بازخورد بدی از جانب ایشون دریافت نکنید. توضیح ندادید که با همسرتون چطور صحبت کردید اما میتونید در گفتگوهای بعدی این الگو رو مد نظر داشته باشید: موقعیت رو توضیح بدید. احساس خودتون رو شرح بدید بدون اینکه از شخصی خاصی اسم ببرید. درخواستتون رو واضح و شفاف، محترمانه و در کمال آرامش بیان کنید.
به خدای بزرگ میسپارمتون
سلام. خیلی رک و بی پرده میگم. چه زن چه مردی که از نظر عاطفی انقدر به خانواده وابسته ست حق نداره ازدواج کنه و یکی دیگه رو بد بخت کنه. ازدواج علاوه بر مسئله احساسی و جنسی یک امر تکاملی و منطقیه. که شما شریک زندگیت رو انتخاب میکنی و تصمیم میگیری بقیه عمرت رو با اون مشترک باشی. خانم و آقایی که هر روز خدا دلت واسه مادر پدر و خواهر برادرات تنگ میشه و دائم باید باهاشون در ارتباط باشی یه توصیه خوب دارم بهت:«ازدواج نکن» چون هم خودت آزار میبینی هم طرف مقابلت. ازدواج یعنی تو از خانواده قبلیت جدا میشی و تشکیل خانواده جدید میدی. یعنی فامیل درجه یکت میشه همسرت و بچه هات. درجه دو میشن مادر و پدر و خواهر برادر. این مزخرفات که خب خواهرشه خب داداششه هم بی معنی. ممنونم🌹
اگر شوهر رو ملک با سند شش دانگ نبینیم ، و بفهمیم که یک انسانه با روابط و علایق و سلایق و خصوصیات مربوط به خودش، بسیاری از مشکلاتمون حل میشن. قاطی همه چیز نمیشیم تا بازخورد همه چیو به خودمون جلب کنیم
بزنید تو دهنشون بابا رو ندین به اینا😑
سلام
من با وجودیکه می دونم و در جریان هستم که خواهرشوهرم همین حرفهارو به شوهرم میزنه اما اصلا دخالت نمی کنم و خوشحال هم میشم که باهم حرف بزنن. چون خودم هم برادر دارم و میدونم همین صحبت کردنها بین خواهرو برادر چقدر برای روحیه شون خوبه و تاثیر خوب این روحیه خوب درزندگی من هم وارد میشه.
روش من چیه؟
من از این حرفها به شوهرم نمی زنم. حرفهای خوب ومثبت در مورد تاریخ در مورد هنر در مورد طبیعت میگم.
حالا عکس العمل شوهرم:
همسرم مدتی از خواهرش فاصله گرفته بود و من خبر نداشتم وقتی جویا شدم گله کرد از همین حرفای خواهرش که چقدر ناراحتش میکنه. و من بازا زش خواستم باخواهرش خوب باشه و نسبت به این حرها بیتوجه.
اینجوری هم احترامم بیشتر از قبل شده هم اون حرفها روی همسرم اثر بد نمیگذاره. وقتی هم خیلی دلش پر باشه میاد برای من میگه و تخلیه میشه و باهم میخندیم.
ممنون استفاده کردیم
از نظر منم اصلا به این مسئله حساسیت نشون نده...تازه سعی کن تو هم وارد بحثشون بشی البته اگه غیبت نباشه.تو هم نظر بده.رابطتو با خواهر شوهرت خوب کن و از اون طرف به شوهرت ایراد نگیر. باهاشون بشین بگو بخند حتی اگه مهارت داشته باشی میتونی بحثشون رو به یه طرفه دیگه بکشونی که مثلا به جای حرف زدن پشت سر اینواون بیان از خاطره هاشون از سوتی هاشون بگن
منم تا حدی این مشکلو داشتم و خدا روشکر الان شوهرم بهتر از قبل شده
ان شالله شما هم موفق باشین
ولی من اصلا با خانم شاطریان موافق نیستم، من هم همین مشکل رو داشتم ۴سال هر روز بنحوی مادرو خواهرشوهر مجردم که متولد ۶۳هست باهمسرم تماس میگرفتن و بقدری تاثیر رو رفتارش میذاشتن که اصلا دیگه منو نمیدید روزی ۱۳بارتماس گرفتن آدمو روانی میکنه،من پیش ۴تا مشاور رفتم و حرف خانم شاطریان رو شنیدم، و درنهایت از من خواستن که اگه تحملش سخته جدا بشم،اما من مصمم تر مشاورم رو عوض کردم مشاور پنجم به من گفت مقابله به مثل کن، هر روز و هرثانیه موقع اومدن همسرت با خانوادت صحبت کن، اصلا وقت و بی وقت بگو اونا باهات تماس بگیرن، موقع غذا خوردن صحبت جدی کردن تو هرشرایطی فضا رو ول کن و به صحبت با خانواده ات ادامه بده، وقتی اعتراض کرد یه جوری بهش وانمود کن که حق دخالت نداره، واین کار باعث میشه کلافه بشه و دست از کارش برداره، منم همین کارو کردم و تا ۷۰ درصد جواب گرفتم، الان حتی وقتی که خانوادش پشت من حرف میزنن تمام حواسشو جمع میکنه که رفتارش عوض نشه چون من روزگارشو سیاه میکنم
ممنون از خانم شاطریان منم استفاده کردم خیلی مفید بود
سلام..خانم شاطریان منم مشابه این مشکل رو دارم ولی متوجه نشدم آخر سر این خانم باید چه کنه؟ یعنی هیچ اقدامی نباید انجام بشه و تنها سکوت و تحمل کنیم؟ واقعا برای من خیلی مشکله که سر حرف دیگران شوهرم اعصابش خرد بشه و تو خونه با من بداخلاقی کنه...