2794

اختلاف با همسر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 38 بازدید

با سلام ، من این هفته با همسرم سر یک موضوع خیلی ساده بحثم شد و از نظر خودم ایشون مقصرن چند روز قبل از این قضیه من میخواستم مانتو بگیرم البته با پول خودم و از حقوق خودم منتها ایشون گفت تو که داری پولاتو جمع کن و منم همین قصد و داشتم و به حرفش کردم و ایشون به خودش اجازه میده همیشه در خرید کردن من دخالت کنه و اولین منشا این دخالت هم مادرم بودن که جلو ایشون چندین بار اعلام کردن که من ولخرجمو بهتره پولامو جمع کنم و... همسرم وقتی بازار بودیم کفش دید و گفت من خوشم اومده از من نظر پرسید و منم گفتم حالا بزارش بعد که رفتیم بیرون گفتم تو به من میگی پولاتو جمع کن مانتو نخر بعد خودتم رعایت کن تازه مسافرت بودیم و دو جفت کفش خریدی و ایشون بهش یکم برخورد دوباره بعدش رفتیم یه جا دیگه و ایشون با برادرش تو یه مغازه بود من یک دفعه چشمم به مغازه روسری فروشی افتاد یه دفعه به ذهنم رسید برم قیمت بگیرم و وقتی اومدم بیرون دیدم همسرم داره میاد سمتم و منم رفتم مغازه بعدی تا قیمت اونو بدونم و طرحاشو ببینم و اومد جلو مغازه دار با لحن بدی به من گفت سرتو میندازی پایین میری؟! و بعد که اومدم بیرون بهش گفتم حق نداری جلو دیگران با من اینطوری صحبت کنی و گفت تو هم بیجا میکنی که سرتو میندازی پایینو میری (۲ دقیقه قبلش داشتیم با هم شوخی میکردیم و من فکر نمیکردم این قضیه اینقدر مهم باشه آخه به عنوان یه زن ۲۷ ساله فکر کنم انقدر آزادی داشته باشم که اگه مغازه بغلی خواستم برم اجازه نگیرم و مطمئنم ایشون از این که مثل خودش رفتار کردم و گفتم خرید نکن ناراحت شده البته اینم بگم که من هر وقت با همسرم خرید میرم و چیزی میخواد بخره همیشه بهش میگم بخر و مخالفت نمیکنم اما ایشون دقیقا عکس منه و دوست نداره من خرید کنم! و حتی منصرفم هم میکنه و احساس میکنم چون اولین باره باهاش مخالفت کردم بهش برخورده بود و یک دفعه اینطوری باهام رفتار کرد) و بعد این قضیه من نخواستم کشش بدم تو ماشین که نشستیم چون نمیخواستم برادرشونو خانمشون بفهمن بهش گفتم بخند و بعد اومدم توضیح بدم که من یه شال برای فلان مانتوم باید بخرم که ایشوم با لحن مسخره و از روی حرص گفت باشه حقوقتو که ریختن بخر من واقعا بهم برخورد من که نمیخواستم با پول اون بخرم خیلی رفتارش تحقیر آمیز بود بازم به رو خودم نیاوردم و ایشون یه اخلاق بدی که داره بدون در نظر گرفتن رفتار خودش سریعا بهش برمیخوره و میره تو قیافه و چون همیشه من پا پیش میزارم عادت کرده و من امروز ناهار درست کردم و تا ۳ منتظر بودم که ایشون بیاد وقتی دیدم دیر کرد زنگ زدم و پرسیدم نمیای؟ گفت نه گفتم  نباید یه زنگ بزنی و بگی نمیای من منتظرت نمونم و گفت تو نباید از صبح به من زنگ بزنی نمیدونم چرا همیشه از من انتظار داره و بحث بالا گرفت به نظرتون چیکار کنم؟ دیشبم به هوای این که مریضه اومد پتو انداخت جلو تلویزیون که اگه خوابش برد من نگم چرا نیومدی تو اتاق برعکس همیشه من نه بهش گفتم بیا تو اتاق و نه صبح بهش زنگ زدم و چون توقع داره من پا پیش بزارم و نزاشتم عصبانی تر از قبله و من هیچوقت تو دعوا و بحثمون جا خوابمو جدا نمیکنم و امشب دوباره خواست همین کارو کنه که بهش گفتم جا خوابتو عوض کردی؟ ایشون وقتی بحثی پیش میاد سریعا موضع میگیره و تا چند روز تو قیافه است و همیشه من باید برم جلو خسته شدم دیگه من باید چیکار کنم؟ لطفا راهنماییم کنید

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۷ جنسیت زن وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

با سلام 

زندگی مشترک دو نفره است و دو نفر بايد به يک اندازه قدم برای بهبود آن بردارند .بهتر است روش خود را تغيير دهيد مقابله به مثل كردن جواب نميدهد و بيشتر باعث شكستن حرمت ها و دوری افراد از هم ميشود .حريم های زندگيتان را حفظ كنيد و نگذاريد ديگران متوجه اختلافات شوند .با همسرتان صحبت كنيد و انتظارات خود را بيان كنيد و با هم بر سر خريد كردن و هرچيز ديگر به تفاهم برسيد اين كه در زندگی مشترک پول خودم پول خودش مطرح شود درست نيست .اين روش همسرتان جوری بازی روانی است كه هر سری با قهر كردن توجه طلبی ميكند و اينكه شما سمت ايشان رفته ايد آن را تقويت كرده است و باعث ايجاد دور باطل در روابطتان شده است محكم با ايشان صحبت كنيد كه در هر شرايطی نبايد جای خوابش را عوض كند .گاهی با هر سختی كه دارد شما به سمت ايشان نرويد تا به مرور اين رفتار كاهش پيدا كند .

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha