با سلام و عرض خسته نباشید .
پسر ۱۷ ماهه ای دارم که در هفته ۳۸ به روش سزارین کاملا طبیعی بدنیا اومد و فقط بخاطر زردی چند روزی بستری بود که من کنارش بودم و تا الان تشنج یا موارد مشابهش نداشته.
مهارتهای حرکتیش خوب و حتی جلوتر از سنش بوده و هست. توپ بازی دوچرخه سواری بالا رفتن از میزها و پیشخوان و کابینتها پرت کردن توپ بعنوان بازی با دیگری دویدن راه رفتن گرفتن وسایل خیلی ریز تو دستاش مثل عدس و انجام کارهای ظریف رو خیلی زود بهش مسلط شد. حساسیت به سطوح خاص بوی خاص یا غذای خاصی نداره.
مشکل پسر من تاخیر تو گفتار و به دنبال اون قاعدتا تاخیر در درک مفاهیم هست که البته تا بخشی در خانواده ما و همسرم بصورت ارثی و ژنتیک وجود داره خصوصا در خصوص پسرهای خانواده هامون. در حال حاضر کلمات هدفمندی که استفاده میشه مامان بابا و نه هست. شاید روزی ۱۰۰ بار از نه استفاده کنه و میگه نه نه نه نه ولی یکبار از مامان یا بابا استفاده میکنه. وقتی بگم بابا کجاست به اتاق پدرش نگاه میکنه و دنبالش میچرخه ولی صداش نمیکنه بابا. نسبت به من من هم همینطوره. فقط زمانیکه چیزی بخواد یا گریه کنه اسممون رو میگه. شاید در طول روز ۱۰۰۰بار بهش بگمآقا و در جواب یکبار بگه آگا. چندین باااار زبونت کو دستات کو پاهات کو چشمک فوت همه رو باهاش کار کردم . مثلا مطمئنم میدونه زبونش کجاست ولی در جواب سوالات من هیچی نمیگه و زیاد اصرار کنم گریه میکنه و کاملا بهم میفهمونه دست از سرم بردار.
موضوعی که من رو نگران میکنه تفاوت تواناییهای پسر من و دخترها تو این سن هستش . پسر من تو ۱۴ ماهگی اشاره کردن رو یاد گرفت ولی هیچوقت برای رسیدن به وسایل مورد علاقش ازش استفاده نکرد. شاید نهایتا دو هفته. ولی بعدش به روشهای مختلفی به من میفهمونه که چه وسیله ای رو میخواد. مثلا میره نزدیکش می ایسته و به اون وسیله که دستش نمیرسه نگاه میکنه گاهی نق میزنه و گاهی من رو میبره اونجا گاهی دستمو میبره سمت وسیله گاهی لباسم رو میکشه و گریه میکنه تا وسیله رو بهش بدم خلاصه منظورش رو میرسونه.
به پتوش علاقه ی شدید و ویژه ای داره. هر کسی ببینه متوجه این علاقه و وابستگی میشه.
اگه وسیله ای که در حیطه دیدش هست رو ازش بخوام و بشناستش برام میاره مثلا الو رو بده یا پیشی رو بده توپ رو بده، ولی اگه بخوام کیفم رو بیاره به هیچ وجه تو اتاق دیگه ای دنبالش نمیره.
ارتباط اجتماعیش قابل قبوله چه با بچه های کوچیک و همسن و چه بزرگترها. خوب باهاشون بازی میکنه و تو جنع منزوی یا ناآروم نیست.
تمام وسایل رو با پاهاش امتحان میکنه مثلا اگه بهش مداد بدم برای شناختنش و ارزیابیش اول میندازه زمین بعد جلوش میشینه و با دوتا پا چندین بار بهش میزنه وقتی حس کنه امن هست تو دستاش میگیره و بازی میکنه و حتما تو دهنش هم میبره. بطور کلی از پاهاش خیلی استفاده میکنه.
کتاب رو خط خطی نمیکنه ولی مستقل ورق میزنه و این کار رو دوسه ماهی هست انجام میده . ولی وقتی فرم ارزیابی saq برای سن ۱۸ ماهگی رو میخونم تو حیطه گفتار و درک مفاهیم عقبتره.
بازیها زود براش تکراری میشن . من برای سرگرم کردنش نیاز به ۱۰ بازی مختلف برای ۱۰ ساعت بیداری در طول شبانه روزش دارم. توجهش شکر خدا قابل قبوله وتقریبا هر بازی که مورد علاقش باشه رو با یکی دوبار انجام یاد میگیره خصوصا بازیهای منتسوری جایگذاری و چیدنی. کار با موبایل دوشاخه رو به پریز زدن و غیره. ولی امان از زمانیکه بفهمه من و پدرش داریم در قالب آموزش به اون باهم بازی میکنیم کاملا متوجه میشه و ازمون میخواد که سکوت کنیم و ادامه ندیم.
من ابتدا تصمیم داشتم از ۱۸ ماهکی پسرم رو کارگاه مادرو کودک ببرم و همزمان گفتاردرمانی رو شروع کنم ولی الان حس میکنم شاید یه کاردرمان با تجربه بیشتر بتونه تو این زمینه به من و پسرم کمک کنه.
آیا بنظر شما مساله ای هست که مهم باشه و من در موردش توضیح نداده باشم؟ لطفا حتما بفرمایید.
آیا بنظر شما لازمه من با فوق تخصص مغز و اعصاب کودک پسرم رو ویزیت کنم و ام آر آی یا نوار مغزی لازم باشه؟
آیا بنظر شما لازمه برای ارزیابی بیشتر با روانشناس کودک ویزیت کنم؟
بنظر شما مستقیم با کاردرمان ارتباط گرفتن تصمیم درستی هست؟
ممنون میشم راهنمایی کنید و نظر نهاییتون رو بفرمایید. البته من اصولا مادر حساسی هستم و بیش از حد به جزئیات توجه میکنم ولی این تاخیر بچم هم شده عذاب شبانه ردزم و تمام تلاشم رو هم میکنم که اضطرابم رو بهش انتقال ندم .
از پاسخ جامع شما بسیار سپاسگزارم. جواب شما به اندازه کافی شفاف بود . حتما به تجویز شما عمل خواهم کرد .اتفاقا تعریف مرکز شما و بالاخص تشخیص و ارزیابی شما رو شنیدم ولی بدلیل بُعد مسافت، مرکز دیگه ای رو در نظر گرفتم .
موفق باشید.