پنهان کاری و دیدن فیلم های مستهجن همسر

سلام و خسته نباشید من و همسرم حدود دو ساله که با هم عقد هستیم. به دلیل یک سری مشکلات تا الان شرایط عروسی برامون فراهم نشده و هنوزم تاریخش مشخص نیست. من آدم خیلی گرمی هستم و شوهرم هم همینطور. و بخاطر این که دو شهر مختلف هستیم دیر به دیر کنار هم هستیم و همدیگرو می بینیم. بخاطر اینکه هر دومون گرمیم و با توافق جفتمون دخول هم داشتیم و کلا در رابطه خیلی خوبیم. چون من خودم خیلی گرم هستم همیشه آماده ام برای این کار. اما چند وقتی هست که متوجه شدم همسرم گاهی فیلم های بد می بینه. من خودم گاهی نگاه می کردم و بهش هم گفتم برای اینکه تنوع یاد بگیرم نگاه کردم و خیلی عصبانی شد و گفت حق نداری تکرار کنی. یکبار هم اتفاقی در گوشیش دیدم که دیده و خیلی جا خوردم چون همیشه نسبت به این مسئله خیلی تند برخورد می کرد. و همیشه میگفت و میگه که من اصلا بدم میاد به اندام زن دیگه ای نگاه کنم و من چقدر به این قضیه می بالیدم اما الان با سر اومدم پایین... خلاصه اون بار به من گفت که میخواستم یاد بگیرم و چیزی ام نداشت. اما الان مطمئن شدم که نگاه میکنه هرازگاهی. مسئله ای که خیلی بیشتر منو ناراحت کرده و داره عذابم میده اینه که من به خاطر گرمی جفتمون همیشه بهش میگفتم بیا وقتایی که دوریم به صورت تلفنی یا آنلاین با هم حرف بزنیم تا تخلیه بشیم. چون قبلا کمی اینکارو کردیم. اما اون همه اش میگه که نمیتونم و اذیت میشم چون ازت دورم. حالا فکر میکنم که چطور اونا رو می بینه و اذیت نمیشه ولی با منی که زنش هستم اذیت میشه تحریک بشه. وقتی با همیم در رابطه خیلی خوبه. همیشه هم حرفای عاشقانه بهم میزنه و خیلی گرم رفتار میکنه باهام. از وقتی اتفاقی فهمیدم که هفته ای یکی دوبار نگاه میکنه خیلی داغون شدم، جوری که در رفتارم باهاش تاثیر گذاشته و نمیتونم اصلا باورش کنم چون بهم دروغ گفته. با این حال همه اش قربون صدقم میره و میخواد تا هر چی هست بهش بگم. اما من چیزی بهش نگفتم. و از درون می سوزم.چون از تاریخ و ساعت دیدن هاش متوجه شدم که گاهی شب هایی که دوست دارم باهم بیشتر حرف بزنیم و میگه بریم بخوابیم خیلی خستم، بعدش گاهی عکس دیده. خیلی ناراحتم چون میدونه من هم چقدر گرمم ولی چون خیلی بهش سرد شدم، خیلی بهش اعتماد داشتم ولی دیگه ندارم و بهش بی تفاوت شدم چون حتی دلم میخواد رابطمو باهاش قطع کنم. خیلی روز های بدی رو می‌گذرونم. مسئله فقط یه فیلم نیست. مسئله دروغ و خوب جلوه دادن خودشه... منی که عاشقش بودم و طاقت دوریش رو نداشتم، حالا اصلا برام فرق نداره باهاش حرف بزنم یا نه. دوست ندارم این بلا سر حسم بیاد. ببخشید که طولانی شد. ممنونم