2794

خیانت های مکرر همسر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 119 بازدید

سلام و خسته نباشید خانم دکتر این پیام دوست من ممنون میشم راهنماییش کنید (من۲۲ سالمه و شوهرم ۲۸ سالشه ۵ سال از زندگیمون میگذره مختصری از زندگی شوهرم بگم: شوهرم ۵ سال عاشق و کشته مرده دختر عمش بوده و چون خانواده شوهرم راضی به این وصلت نبودن شوهرم خیلی تلاش کرده که رضایت خانوادشو حاصل کنه حتی مجلس شورا اون محله رو برده خونشون که پدرش رضایت بده، و بعد رضایت دادن خانوادش دختر عمش به شکل خیلی بدی به همسرم خیانت کرد و رابطشان به هم خورد خلاصه چون حال شوهرم خیلی بد بود و نزدیک بود به مرز جنون برسه خانوادش مجبورش کردن ازدواج کنه و بعد ۳ الی ۴ ماه اومدن خواستگاری من و بعد از عقد شوهرم در مورد رابطش با دختر عمش صحبت کرد. در ضمن رابطه همسرم با دختر عمش آزاد بوده ( یعنی روابط زناشویی داشتن) خلاصه من گفتم چون به گذشتت ربط داشته چیزی نمیگم و مهم الانه. از زندگی ما ۵ سال میگذره و هر چند ماه متوجه خیانت همسرم میشوم از لحاظ چت کردن با خانم ها با دختر دایی من، دانشجو زمان دانشگاهش. و خانم های دیگه و همسرم ابراز عشق و محبت کرده بهشون و حتی صحبت های جنسی کرده و متوجه چیز هایی که به روابط جنسی ربط داره تو خونه دیدم که تا به حال واسه خودم استفاده نکرده. شرمنده بی پرده صحبت میکنم اما متوجه رابطه جنسی هم شدم .و هر بار خودمو قانع کردم که من شاید اشتباه میکنم و به روی شوهرم نیاوردم خانم دکتر خواهش میکنم راهنماییم کنید واقعا خسته شدم .من بچه ندارم و ترم آخر حقوق هستم دیگه خسته شدم از این زندگی امشبم فهمیدم که همسرم با دختر عمش در ارتباطه. و با یک خانم متاهل دیگه که حدود ۴۰ سال سن داره. یکی دوبار به روش اوردم و شوهرم خیلی التماسم کرده که برگردم و کلی گریه و زاری کرده و حتی به پام افتاده و اگه الان به روش بیارم دیگه ترکش میکنم و راستش من زندگیمو دوست دارم شوهرمو دوست دارم سختمه جدا بشم در ضمن پدرم خیلی وقته فوت شده و برادری ندارم که حمایتم کنه مادرم هم ازدواج کرده خانواده شوهرمم مطمئن نیستم پشتم وایسن و حتی اگه برخورد کنن بازم شوهرم به این کارهاش ادامه میده. خودم ظاهر زیبا و اخلاقم با شوهرم خوبه و با احترام باهاش برخورد میکنم و همیشه بهم میگه من مثل چشمام بهت اعتماد دارم و خلاصه از لحاظ خورد و خوراک و نیاز جنسی کم نمیذارم و همیشه به خودم و خونم میرسم و همیشه میگه ازت راضی ام و همیشه برای دانشگام و درسام دلسوزی میکنه و راهنماییم میکنه و بی منت خرج دانشگام رو میده و برای من و خونه خرج میکنه  فقط تنها مشکلم همین خیانت کردنشه شرمنده که طولانی شد پیشاپیش متشکرم 

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۲ جنسیت زن شغل دانشجو وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

با سلام 
ازدواج همسرتان در ان شرايط بحراني درست نبوده است و ايشان بايد از شك ان اتفاق در ميامدن و بعد وارد رابطه جدي ميشدند .نگفتن اينكه شما نميدانيد بدترين ضربه را به رابطه تان ميزند و همسرتان هم با فكر اينكه شما نميدانيد گسترده تر عمل ميكند .بهتر است با ارامش و همه اين اطلاعات و شواهد و مدركي كه داريد با ايشان صحبت كنيد و بگذرايد بداند كه شما ميدانيد سرپوش گذاشتن راهكار خوبي نيست تنها حريم ها بيشتر از بين ميرود .اينكه شما فرزندي نداريد امتياز بزرگي در اين شرايط است .و هربار راه امدن شما با ايشان صرف خواهش و گريه و التماس باعث ارامش خيال همسرتان شده و با اين اعتماد به كامل بودن شما ميل به افراد ديگر دارد .متوجه دوست داشتن شما هستم اما اين زندگي اينگونه تنها قرباني اش خود شما هستيد .با ايشان صحبت كنيد و از او بخواهيد به مشاوره بيايد .در اين شرايط خودتان به خودتان كمك كنيد و خواهان كمك و حمايت از كسي نباشيد . 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha