سلام من 25 سالمه و شوهرم 30 و شوهر من خیلی بچه دوست داشت ولی من مخالف بودم چون شرایط رو خوب نمیدیدم چه از لحاظ اقتصادی چه از لحاظ روابط بین خودمون. ولی شوهرم همچنان اصرار میکرد که باید بچه دار بشیم همه چی با من یک مدت اخلاقش خوب شد منم دیگه باردار شدم. فکر میکردم چون بچه دوسته حتما در بارداری و بعد اون خیلی ازم حمایت میکنه چون براش با ارزشه. ولی از زمانی که باردار شدم انگار خیالش راحت شده که کار از کار گذشته و من پایبند شدم. رفتاراش به شدت باهام بد شده بخاطر یه بحث شروع کرد به کتک زدن من که حتی قبلا اینکارو نمیکرد الان هر چی میشه زنگ میزنه به خانوادم میگه اصلا مراعات پدر مادرمو نمیکنه ساعت 3 4 نصفه شب به بابام زنگ میزنه ناراحتشون میکنه .من جفتم پایینه و بارداری پر خطری دارم حتی تو رانندگی مراعات نمیکنه میندازه تو دست انداز با سرعت میره حرف بزنم بهم فحش میده یا تندی میکنه. یا دکترم به من گفته استراحت کن استراحت کنم مدام غر میزنه مامانم بیاد کمکم کنه باهاش بدرفتاری میکنه زودتر بره اگر هم بره میگه مادرت فلانه بیاد خونمونو تمیز کنه. رفتارش با خانوادم بدتر شده جلو خانوادم راحت سر من داد میزنه اونارو آزار میده میخواد نشون بده دخترتون زیر دست منه، حتی جدیدا به خودش اجازه میده سر مادرم داد بزنه تندی کنه. خانوادشو به من ترجیح میده حتی اگه اذیتم کنن پشت اوناست و منو دعوا میکنه. تو بارداری کارم شده گریه و غصه خوردن شبی مریضا شدم، بدنم از درون لرزش گرفته شبها خوابای بد میبینم با گریه پا میشم. دلم به حال این طفل تو شکمم میسوزه همش داره استرس و غم به خوردش میره. ولی هر چی میخوام ریلکس باشم اصلا امکانش نیست بلاخره آدمم اذیت بشم غصه میخورم. بگید من چیکار کنم. شوهرم اصلا لیاقت نداشت پدر بشه.بهش میگم اینکارارو نکن بچت عصبی میشه ببخشید همش میگه به درک.یا دلم درد میگیره باهام بحث میکنه عین مترسک نگام میکنه مهم نیست براش حتی میگه فیلم بازی نکن.از الان بهم میگه کسی نباید بیاد دیدن بچت از فامیلتون من ازشون پذیرایی نمیکنم و نمیزارم. آخه مگه میشه!؟ و مامانتم تا 10 روز بیشتر نباید برای کمک اینجا باشه.برای خودش همه چی رو تعیین میکنه و اگه حرفی بزنی روزگارتو زهر میکنه؟
با سلام و وقت بخیر
طبق این متن و مسائلی که مطرح نمودید ، اگر یک طرفه و بدون شنیدن صحبتهای همسرتان به زندگی شما نگاه کنیم میتوان اینطور تصور نمود که شما با یک شکنجه گر زندگی میکنید نه همسر!
زندگی زناشویی یعنی با همکاری هر دو طرف فضایی صمیمانه و امن ایجاد شود تا زوجین و فرزندان بتوانند در این فضا از عهده مشکلات زندگی برآیند و مطمئن باشند که برای خستگی ها و آشفتگی هایشان خانه ای و رابطه ای دارند که در آنجا به آرامش برسند.
رفتارهای همسرتان اگر ریشه جدی در شخصیت ایشان نداشته باشد میتواند به دلیل استرس پدر شدن باشد ، شاید همسر شما بلد نیست چطور پدر باشد و فکر میکند با تولد بچه از چشم شما می افتد و به دلیل اضطراب و احساس نا امنی شدید دست به رفتارهای پرخاشگرانه می زند (البته خشونت تحت هیچ شرایطی قابل توجیه نیست )، درک میکنم که شما به دلیل استرس های بارداری به حمایت همسرتان نیاز دارید اما در این شرایط برای بدست آوردن همکاری و همیاری همسرتان نیاز هست چند قدم پا پیش بگذارید و به همسرتان اطمینان دهید که قرار نیست فرزند رابطه شما را خراب کند و این امنیت را برای همسرتان ایجاد کنید ، چنانچه با این شیوه تغییری در رفتار همسرتان ایجاد نشد هر چه سریعتر به زوج درمانگر مراجعه نمایید ، این زندگی اگر اصلاح نشود ممکن است با تولد فرزند اوضع وخیم تر گردد.
زندگیم دوحالت داره،یاحرف شوهرمه یاقهروتلخی
پاسخ سلام دوست عزیز به نظرم دلیل اینکه همسرتون فقط از شما چشم می خواهد این است که شما شش سال مهر تاییدی زدید برای خواسته های او...واین افراد مانند کودکان مواقعی که نیازشون برآورده نمی شود قشقرق راه می اند...
پاسخ سلام .ممکنه به دلیل ترشحات سینوسی پشت حلق باشه با یک متخصص گوش و حلق و بینی مشورت کنید.
پاسخ سلام عزیزم جویدن آدامس کمک کننده هست
پاسخ سلام علت تلخی دهان شما تغییرات هورمونی در بارداری میباشد سعی کنید بعد از اینکه غذا میل کردید تا ۲ ساعت دراز نکشید واینکه در هنگام تلخی دهان از شکلات ویا آدامس استفاده کنید تا مشکل شما بهبود
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید