سلام
امیدوارم که خوب باشید
میزان معاشرت و الگوهای معاشرت در خانواده های مختلف با هم متفاوته، ممکنه بعضی از خانواده ها هر روز با هم تلفنی صحبت کنند و این توقع رو هم داشته باشند و برخی هم مثل خانواده همسرتون خیلی در قید و بند این تکرار و ریتم نباشند، به نظر میرسه این مقید کردن شما رو تحت فشار قرار داده و از سویی ممکنه این تفکر رو برای خانواده همسرتون ایجادکنه که این رفتار واقعی شما هست نه رفتار محتاطانه برای جلب رضایت اونها، پس بهتره تا زمانی که شکایتی از اونها ندیدید خودتون رو در معذوریت قرار ندید و منتظر واکنشهای اونها بشید تا به مرور زمان متوجه بشید که مدل اونها چطور هست، گاهی غیر مستقیم از طرف همسرتون جویای احوالشون بشید و گاهی هم به پیامهای کوتاه بسنده کنید در صورتی که بازهم واکنشی ندیدید تماسهای خودتون رو به حداقل برسونید اما قطع نکنید
سلام خانم سالک جان خوبين از پاسخ كاربردی كه سری قبل دادين ممنونم
و بازهم گفتم خودتون كمكم كنين راسيتش سوال قبلی با اين در ارتباط هستن با توجه به وسواسی كه درونم بود هر وقت ميخواستم ببينم واكنشی رو دلم طاقت نمياورد از ترس اينكه مثلا بگن عروسمون سراغ ما نميگيره و زنگ نميزنه و از اين حرفا ميپرم پيام ميدم بهشون براشون زنگ ميزنم اما داره حالم بهم ميخوره نه بخاطر اينكه من اينجور ميكنم اونا نه ولی راستش در قبالش هم كه چيزی نميبينم توقعم ميره بالا و اصلا هم نميتونم به رو بيارم يا اگرم گلايه ای كردم در قالب شوخی ميگم كه ناراحت نشن همش تو دل خودم اصلا خانم سالک من اگر ده روز سراغی از اينا نگيرم اينا عين خيالشونم نيست كه سراغی بگيرن هميشه آنلاين هميشه حاضراند تو برنامه ها ولی هيچ بعد من ميشينم خودخوری ميكنم كه يعنی دو دقيقه هم وقت ندارن ولی زبونم جلوشون طوری ديگه ميچرخه چیزی نميگم كه ناراحت نشن
والا چندباری كه هی پريدم پيام دادم به حالت شرمندگی هم افتادن چندباری كه وای ما اصلا وقت نداريم و از اين حرفا. منم ميگم نه اشكال نداره من بتونمم خودم پيام ميدم باز ميگذره اصلا بيست روز بشه هيچ يعنی انگار براشون مهم هم نيست والا بعد من همچنان اين وسواسه دارم كه وااااای خبری ازشون نگرفتم چيكار كنم؟
ممنونم از پاسخ زيباتون ❤