2794
سلام خسته نباشیدخانمی هستم22ساله یکسال ونیم هست که زایمان کردم وصاحب یه دخترهستم ازموقعی که دخترم دنیااومداخلاق شوهرم کاملاتغیرکردوخیلی ازم فاصله گرفت طوری شده که دیگه حتی برای ده دقیقه هم پیشم نمیشینه روزجمعه تمام وقت بادوستاش هست وقتی هم ازسرکارمیادهمینکه غذاشوخوردبلافاصله میخوابه تابخوام یکم باهم حرف بزنیم میگه سرم دردمیکنه وفورامیخوابه ادم حساسی نیستم که مدام پیش بچهم باشم وبهش توجه نکنم اتفاقابرعکس ازوقتی ازم فاصله گرفته خیلی تلاش کردم که دوباره مثل سابق بشه ولی ظاهراوابستگیش به دوستاش خیلی شدیدشده طوری که اگه بهش زنگ بزنم وازش بخوابم یه روزرومرخصی بگیره تاباهم بریم بیرون بهم میگه مرخصی بهم نمیدن امابعدش میفهمم همون روزرومرخصی گرفته تابادوستاش برن گردش من تواین شهرغریب هستم هیچکس رواینجاندارم نه بهم اجازه بیرون رفتن تنها میده ونه خودش منوبیرون میبرهازموقعی که ازدواج کردم تابه امروزحتی یک بارهم باهم تنهابیرون نرفتیم هروقت هم که میگم دلم توخونه گرفته وازش میخوام ببرتم بیرون میگه باپدرومادرم برومن کاردارم اون نه تنهابه من بلکه به بچه اش هم هیچ توجهی نمیکنه اوایل رفتاراش بهتربوددرسته بیرون نمیبردمنوولی پیشم مینشست باهم حرف میزدیم ولی ازوقتی دخترم دنیااومدتا به امروزاصلاپیشم نمیادماحتی باهم نزدیکی هم نداریم شایدبگم ماهی یه بارخیلی سعی کردم برای حفظ این زندگی ولی نمیدونم چرااینطورشد اون اصلابه احساساتم توجه نمیکنه وقتی ازتنهایی وبیکسیم براش میگم وازش میخوام یکم پیشم باشه بدون توجه به حرفام میگیره میخوابه یازنگ میزنه به دوستش ومشغول حرف زدن میشه خیلی خسته شدم ازاین زندگی چندین باربه خودکشی فکرکردم امابخاطردخترم منصرف شدم همه بهم میگن چراطلاق نمیگیری ولی من نمیتونم چون توخونه پدریم هم دل خوشی نداشتم وازاول بچگی فقط ازارواذیت بودوبس دوست ندارم دوباره به اون جهنم برگردم درصورتی که اینجاهم برام کمترازجهنم نداره روزبه روزدارم افسرده ترمیشم طوری که دیگه حتی حوصله بچهم روهم ندارم چندین بارازش خواستم بریم پیش مشاورولی قبول نمیکنه درواقع هرچیزی که ازش بخوام قبول نمیکنه اازاون دسته ادم های هست که هنوزتفکرات عهدبوق دارن ومیگن زن فقط بایدتوخونه باشه وبچه هاشونگه داره اون حتی تابه امروزریالی ازحقوقش روهم دست من نداده ومن حتی نمیودونم که کی حقوق گرفته وچطورخرجش کرده هروقت هم توضیح میخوام میگه به توربطی نداره خیلی دارم عذاب میکشم خواهش میکنم کمکم کنیدفقط خواهش میکنم ازم نخواین باهاش حرف بزنم چون اون حتی پیشم نمیشینه که بخوادبه حرفام گوش بده !
پاسخ مشاور
سلام و ممنون که سوال تون رو با من مطرح کردید. از نظر ما طبیعی هست که بین زوجین بعد از تولد بچه فاصله عاطفی ایجاد شود ولی هر چه زودتر باید از فاصله از بین برود. ممکن است تلاشهایی که شما میکنید علیرغم اون چیزی که فکر میکنید نتیجه عکس بدهد. به نظر من باید زیر نظر مشاور باشید. حتی اگر همسرتون هم نمیاد خودتون به تنهایی از مشاور راهنمایی بگیرید. فیروزه سخندانی مشاور ازدواج و سکس تراپیست 021-88225819

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

سلام خسته نباشیدخانمی هستم22ساله یکسال ونیم هست که زایمان کردم وصاحب یه دخترهستم ازموقعی که دخترم دن

پاسخ سلام و ممنون که سوال تون رو با من مطرح کردید. از نظر ما طبیعی هست که بین زوجین بعد از تولد بچه فاصله عاطفی ایجاد شود ولی هر چه زودتر باید از فاصله از بین برود. ممکن است تلاشهایی که شما میکنید علیرغم ا...

سلام.من 27اسفندهفته29بارداری با پره کلامپسی شدید سزارین شدم.دخترم22روز زنده بود .میخام بدونم واسه با

پاسخ سلام احتمال تکرار وجود دارد قبل از بارداری برنامه ریزی جهت کاهش وزن و مراقبتهای لازم انجام شود تا احتمال کمتر شود