2794

رفتار مناسب با مادرشوهر

67 بازدید 1 تبادل تجربه

تازه ازدواج كردم از روزه اول نامزديم هر وقت منو شوهرم ميخواستيم بريم بيرون ميگفت منم ببرين منم ببرين منم اصرار ميكردم به شوهرم خوب ببريمش ولی مادر شوهرم ول كن نبود همه جا ميخواست با ما بياد و اگه نميبردش شوهرم، ميرفت بيرون به قهر بعد ده دقیقه ديگه می اومد به يک بهونه تو اتاق با صورتی خيس از اشک، ( نه چشماش نه صورتش قرمز نبود، منظورم اين نيست كه به دروغ صورتشو خيس ميكنه منظورم اينه كه اگه صورتشو پاک بكنه كسی نمی فهميد گريه كرده ولی هيچ وقت تا يه دور با صورت خيس با منو شوهرم حرف نزنه پاک نميكنه) اين رفتاراش بود و به هی بهونه ای اين كارارو ميكنه، سريع اينجور نشون ميده خودشو كه از حرف شوهرم ناراحت شده ميدوئه ميره بعد با يک صورت كه دقيقا انگار يک فنجون اب اين ورش يک فنجون آب اون ورش خالی كردن مياد باهامون حرف ميزنه.... بعد من سه سال با شوهرم دوست بودم و در جريان رفتارای مادرش بودم و هميشه بهم ميگفت مادرش بهش اصلا توجه نداره ولی از وقتی عروسی كرديم رفتارايی ميكنه كه من تعجب ميكنم برای شوهرم لقمه ميگيره دهنش ميزاره يا هی قربون صدقش ميره و هيچ كدوم از اين رفتارا ناراحتم نميكرد ولی متوجه تغيير رفتار شوهرم شدم و فهميدم به شدت عوض شده و نميدونم چه جوری بايد جلوشو بگيرم؟ 

پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام همراه عزيز✋🏻

ممنون از اينكه مارا انتخاب كرديد

دوست عزيز برای راهنمايی بهتر نياز به اطلاعات بيشتری است :

آيا مادر همسرتان تنها هستند ؟و پدر همسرتان در قيد حيات نيستند ؟مادر همسرتان چند سال دارند ؟آيا همسرتان تک فرزند هستند ؟كه همه اين عوامل تاثير گذار هستند ؟كيفيت ارتباط شما با مادر همسرتان چگونه است ؟آيا در يک خانه زندگی ميكنيد ؟كيفيت ارتباط شما و همسرتان چگونه است ؟

ممنون ميشم بيشتر توضيح دهيد ،

*مسئله اصلی چيست؟؟؟ 

ناراحتی و نگرانی شما در مورد كدوم رفتار مادر همسرتان است ؟

در مورد اين كه نوشته ايد 

"متوجه تغيير رفتار شوهرتان شده ايد و فهميديد كه به شدت عوض شده ،نميدونم چه جوري بايد جلوشو بگيرم "

با جزئيات بيشتر توضيح دهيد 

بعد از پاسخگويي در خدمت شما هستم 🙏🏻🌷

تجربه شما

login captcha

اينم اضافه كنم مشاوره عزيز كه... ايشون رفتارش جلو شوهرم با من فرق ميكنه تا تنهايی، وقتی اونجا هم ميگم كه يخوام برم خونمون فقط لبخند ميزنه ولی شوهرم يا پدر شوهرم باشه مياد منو بغل ميكنه گريه ميكنه هر روز بهم زنگ ميزنه فقط تيكه ميندازه با شوخی و خنده ولی امشب جلو پدر شوهرم زنگ زد و گفت وای تو نيستی هيچی برام معنی نداره بی تو بعد هم گريه كرد من اصلا انقدر شوكم از اين تناقضاي رفتاريش كه واقعا هنگ كردم اصلا نميدونم چی كار بايد بكنم