سلام من ٢٦ ساله و شوهرم ٣٢ ساله ٨ سال ازدواج كرديم و حاصلش يک بچه ٤ ساله با عشق ازدواج كرديم و در دوران عقد و حتی قبل بچه نديدم خيانت ازشون ولی حدودا يک سال بعد بچه دار شدنمون كه درست زمان اختلافات كاری شوهرم و پدرم بود متوجه خيانت همسرم شدم كه چت ميكنند با خانمی و حتی كلی قسم و آيه واسه اون خانم كه من ازدواج نكردم و اينا خلاصه اين رابطه به واسطه اون خانوم تموم شد چون من مستقيم باهاش صحبت كردم و گفتم متاهله گذشت مدتی و در شبكه های مجازی بازم ميديدم شوهرم بی ميل نيست به رابطه با افراد مختلف ما ازدواج فاميلی داريم و هميشه تنها بحث خونه ما اينه كه شوهرم ميگه حق نداری خانوادتو ببينی يا باهاشون جايی بری يا بچمو ببری چون مثلا من با بابات و داداشت قهرم من هميشه با نرمی با تهديد با دعوا و قهر خلاصه تمام راهها با اين آقا صحبت كردم اما فايده ای نداشته البته من اوايل اصرار داشتم بياد خونه پدرم ولی دو سالی هست كه فقط گفتم خودم برم و تو راضی باشی كافيه الان خانوادمو هفته ای يک بار ميبينم اونم با اجازه اون چون نميزاره هر وقت بخوام برم چند ماهه پيش سر مسايل كاری شوهرم و برادرم كه بحث لفظی با هم داشتن شوهرم نذاشت من به مهمونی برادر زاده ام كه به دنيا اومد برم و كلي باهم دعوا كرديم و منو كتک زد و همونجا برای اولين بار خونه رو ترک كردم و تا ٢ماه خونه پدر موندم چون من خيلی مسائلو به خانواده ام نميگم اما اونجا چون ديدن من كتک خوردمو كلی حرف ديگه نميزاشتن من برم تا شوهرم بياد و صحبت كنن اما دريغ از اينكه حتی يک بار بياد با پدر من حرف بزنه مدام به خودم زنگ ميزد و يا خانوادش می اومدن اينجا و صحبت ميكردن و اينكه ميگفت اگه من بيام خونه شما روم تو روی پدرت خيلی باز ميشه و بده اين موضوع و نبايد به اونا ميگفتی در صورتی كه من بابت همين موضوع خانواده ها كتک خورده بودم بعد دو ماه به خونم برگشتم با صحبت پدرشوهرمو خود شوهرم كه اومد دنبالم ولی زمانی بود كه پدرم خونه نبود منم به خاطر دوست داشتن و صد البته بچم برگشتم چند روز بعد متوجه شدم با چند تا دختر در ارتباط بوده و چت ميكرده و با هم قرار ميذاشتن به محض فهميدن بهش گفتم من اشتباه كردم اومدم و ديگه همه چی تموم شد جلومو گرفت و كلی اشتباه كردمو اينا گفت و گفت چون تو تنهام گذاشتی من مجبور شدم و نياز عاطفی داشتم و از اين حرفا!من موندم و چيزی نديدم ازش ديگه ما رابطمون بهتر شده بود با هم مسافرت رفتيم تو خيلی چيزا ديگه بحث نكرديم تا اينكه چند روز پيش ديدم شماره همون دختری كه تو گوشيش بوده مدتی كه من نبودم خونم سيو هست تو گوشيش و حتی عكساشو ذخيره كرده بود منم با خودم گفتم حتما از قبل بوده پاک كردم ولی شمارشو تو گوشيم ذخيره كردم ديدم فرداش كه متوجه شده شماره دختره نيست گوشی منو چک كرده و شماره رو از گوشی منم پاک كرده خلاصه بهش گفتم چرا اين كارو كرده كلا كه انكار كرد همون فرداشم شب خيلی دير خونه اومد و وقتی من بهش زنگ زدم انگار يک جای خلوت مثل خونه بود كه صحبت ميكرد با من خيلی رسمی منم ديگه شصتم خبر دارشد پيش كسی هست ناگفته نمونه اين خانوم خونه داره و تنها تو اين شهر زندگی ميكنه ديگه ديونه شدم وقتی اومد با اينكه ديد چه حاليم اما خيلی ريلكس گفت چرا زنگ ميزنی كار دارم بيرون و رفت خوابيد من مثل ديونه ها عذاب ميكشم مطمئنم رابطه داره ولی هيچ جوره قبول نميكنه تو تماسهاش شماره رو ديدم كه صحبت ميكنن انگار ميدونه متاهله و تو اين چند ماه با احتياط بيشتر فقط وقتايی سر كاره تماس دارن با هم كه تابلو نشه مثلا به نظرتون چيكار كنم بازم بزارم برم و این بار همه چيو تموم كنم؟ چون همونجا قول گرفتم ازش و گفتم اگه تكرار بشه من واسه هميشه ميرم اما دوباره اينكارو ميكنه و نسبت بهم بی تفاوته به هيچ عنوان مشاوره هم نمياد خواهش ميكنم كمكم كنيد؟؟ حس بدی دارم انگار اينبار فقط تماس نيست خيانت جنسی هم ميكنه ؟هميشه هم حرفش اينه من تو رو دوست دارم تو ديونه ای كه شک داری به من چون ميدونه مدركي ندارم ازش؟ به اون دختر زنگ بزنم؟
پاسخ دوست عزيزم سلام كودكان نيازهاي مهمي دارند كه آنرا با نياز به شيرخوردن نشان ميدهد مثل اينكه بخواهند در آغوش مادرشان باشند و يا گاهي با اين موضوع احساس امنيت و اطمينان خاطر مي كنند مخصوصا زمانيكه مادر ت...
پاسخ وقت بخیر دوست عزیز متوجه هستم که شرایط سختی را پشت سر گذاشتید که استرس بسیار زیادی هم داشته اما آنچه هست این هست که هر دوی شما در داشتن فرزندی سهیم هستید چرا که انتخاب شما دو نفر بوده اما اینکه چنین م...
پاسخ سلام حتما در اولین فرصت به یک روانپزشک مراجعه کنید برای خواهرتان در حالت کلی قبل خواب حتما چیز زیادی نخورده باشع و با ایجاد پل محبتی بین خواهر و مادر و یا خود شما باشد در طول روز کمترین تنش زو براش...
پاسخ با سلام مشكلي نيست
سلام عزیزم خیلی سخته اینکه انجام بدن خیانت ولی بگن دوست داره بنظرم به خودت فکر کن و سعی کن اشتباه نکنی و خودت مقصر بدونی برای خراب شدن رابطه با همسرت تو خوبی کارهایی انجام بده که نتیجه خوشحالی واقعی برای خودت پیاده روی رسیدن به خودت خیلی از پرده از این کارا میکنن