من و همسرم ۱۰ ماهه عقد هستیم و فاصله مکانیمون حدود ۱ساعته
برحسب شرایط من بیشتر میرم خونشون و هر وقت میرم ۱ الی ۲روز پیشش میمونم
همسرم دوستی داره که سالهاست با هم هستند همیشه همدیگرو
می بینند الان حدود ۱ الی ۲ ماهه این دیدار ها بیشتر شده
به قول خودش قبلا هم همین جور بوده ولی بعد عقدمون کمتر شد به دلیل اینکه شرایط کاری همسرم بیشتر شد
اما حالا که وقتش آزادتره رابطه شون بیشتر شده
و البته رابطه اش با من همون جوریه هست که از اول بود حالا
وقتی دیدم که این رابطه بیشتر شده ناراحت شدم
چرا ؟؟
چون که ۱. پیش میاد ۱ هفته الی ۱۰ روز ما همدیگرو نمیبینیم ولی ایشون حتما دوستشونو میبینن
۲.و اینکه ایشون توی همون ۱ الی ۲ روز که من هستم قرار میذارن
من واقعا ناراحت شدم بهشون گله کردم با خوبی که شما دوستتونو میبینید ولی منو نمیای ببینی مریض بودم نیومدی
گفتم انگار با ایشون بیشتر از با من بودن بهت خوش میگذره
گفتند تو نباید خودتو با اون مقایسه کنی
تو نباید ناراحت بشی تو در قلب من هستی و جایگاهت با اون فرق داره
حالا جدیدا که غر زدم و گله کردن پنهان میکنن ولی بازم میرن
دفعه آخر که گفتن بیا پیشم منم نرفتم اومدن خونمون یک هدیه هم برام گرفتن با یک گل
دفعه بعد که رفتم خونشون گفتند جایی کار دارم بعدم میرم باشگاه حدود ۶ ساعت من تنها بودم
حدس زدم رفته پیش دوستش ولی منم خودمو سرگرم کردم و اصلا ناراحت نشدم ولی فرداش مطمئن شدم رفته بوده پیش دوستش ناراحتم الان خیلی اصلا جوری هست که نمیشه دیگه گفت چون ادامه دادنش جالب نیست و مطمئنا جواب خوبی نمیده و خدای نکرده بحث ایجاد میکنه
نمیدونم چی بگم یا چیکار کنم؟
و تمام اینها در صورتی که همسرم کاملا سالم و عاقل هستن با هم رابطه خوبی داریم و میدونم تفریحشون با دوستش یه تفریح سالمه ولی به نظرم زیاده
حالا نمیدونم چیکار باید کرد ؟؟
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید