دوست عزیزم سلام ، متاسفانه مساله وابستگی ناسالم مادر به فرزند پسر در برخی از فرهنگهای ایرانی دیده میشود و مطمنا برای شما خوشایند نیست و احساس ناراحتی به شما میدهد اما در واقع سازگاری با این رفتار ناسالم بر عهده شما است چون خود مادر متوجه این مساله نیستند. چنانچه این مساله برای شما خیلی آزار دهنده است حتما از یک مشاور با تجربه برای یادگیری مهارتهای رفتار کردن با مادر همسرتان مشورت بگیرید، در درجه بعدی درباره مسائل شخصی زندگی خودتان کمترین اطلاعات را در اختیار مادر شوهرتان بگذارید و از همسرتان هم بخواهید برای به حداقل رساندن سوتفاهم هم و حفظ حریم شخصی تان مسائل ارتباط خودتان را پیش مادرشان بازگو نکنند مثل همین آشپزی یا حتی مسائل خیلی پر اهمیت تر شخصی. درباره مقایسه مادرشوهرتان با خودتان با اینکه نسبت به این مساله آگاه هستید که شباهت بین شما و ایشان تنها ساخته ی ذهن خودشان است اما در مواقعی که ایشان به شما میگویند در این مورد دقیقا مثل من هستی تنها به لبخند زدن یا عوض کردن موضوع بحث بپردازید یا حتی در مواقعی میل به تعریف و تمجید را در ایشان پر کنید مثلا اینکه من همیشه دوست داشتم مادرشوهری شبیه به شما داشته باشم و از اینکه به هم نزدیکیم خیلی خوشحالم، یا کمترین توجه مادر شوهرتان نسبت به خودتان را برجسته کنید و بگذارید حس اینکه آدم مراقب و مهربانی هستند در ایشان تقویت شود تا به یک رفتار واقعی و ثابت در ایشان تبدیل شود در واقع مادر همسر شما با این رفتار میخواهند همچنان جایگاه خود را پر اهمیت و بزرگ جلوه دهند. از سوی دیگر به تقویت ارتباط خودتان با همسرتان بپردازید و نیازهای خود را مهم بدانید تا موضوع مادرشوهر به طور غیر مستقیم از پررنگ بودن به حاشیه برود، کارهایی بکنید که باعث تحسین همسرتان شود و در عین حال روحیه ی خود را شاد و با اعتماد به نفس نگه دارید.برنامه های شخصی برای خود و همسرتان ترتیب بدهید، اوغات فراغت دو تایی و سرگرمی مشترک برای خود ایجاد کنید و دیدن مادر شوهر را در یک فاصله مناسب هفتگی یا دو هفته یکبار قرار دهید و از رفت و آمد مدام به منزلشان پرهیز کنید. اگر چالشها همچنان ادامه دار بود به مشاور مراجعه کنید. موفق باشید
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید